همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

پارسال زن همسایه‌ی دیوار به دیوار، حدودای دو ماه بود هر روز از کله‌ی سحر تا بوق سگ، مشغول فوش و آزار بچه‌ی سه چار ساله بود.

پارسال زن همسایه‌ی دیوار به دیوار، حدودای دو ماه بود هر روز از کله‌ی سحر تا بوق سگ، مشغول فوش و آزار بچه‌ی سه چار ساله بود. واقعا دل و جیگرم کباب و اصابم خط خطی شده بود.

زنگ زدم 123 واحد کودک ‌آزاری و طرح شکایت. اومده بودن و قشنگ یه حالی به مادره داده و بچه را چک کرده بودن.

شب باباش اومد در خونه‌م.

گف شما زنگ زدی؟ گفتم آره.

گف مگه تو وکیل مردمی؟

گفتم آره بخاطر آینده بچه‌ت که فردا دزد و جانی و روانی عقده‌ای نشه با این حجم آزار! می‌دونی وقتی سر کاری، زنت چه بلایی سر طفلک میاره؟

ببین یارو! بازم صدای جیغ بچه بیاد بازم زنگ می‌زنم!

دیگه تموم شد!

* فقط محض اطلاعتون:

123 پرونده تشکیل میده، چند تا مشاور کودک میفرسته در خونه طرف. هم تهدیدش میکنن که اگه تکرار بشه بچه را میبریم بهزیستی، هم بچه را چک میکنن و تو خلوت ازش سئوال میکنن. تازه برا بچه، کادو و عروسک هم آورده بودن. خیلی خوبن.

** خیالتونم از بابت ناشناس موندن هم راحت باشه. نمیگن کی بهشون زنگ زده. منم اگه به یارو باباهه نمیگفتم، نمیفمید من بودم. چون گفت از چن تا همسایههای کوچه پرسیدم، گفتن ما نبودیم. بعد که من گفتم من بودم، جا خورد و گرخید. میدونس من همچی قاطی پاتی ام :))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.