همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

گیلان در روزی که گذشت (۳۰ مهر ۱۳۹۹)

گیلان در روزی که گذشت (۳۰ مهر ۱۳۹۹)

آیت الله رسول فلاحتی  نماینده ولی فقیه در گیلان در  دیدار با مسئولان حوزه های بسیج دانشجویی گیلان که در آستانه ۴ تا ۱۳ آبان دهه استکبارستیزی برگزار شد بر همکاری با دانشجویان در عرصه فرهنگ و اندیشه فرهنگی تاکید کرد و گفت: نشست های مسوولان کشور با دانشجویان باید عمیق تر و کارشناسی تر باشد.

نشست شورای عالی ورزش همگانی گیلان با هدف بررسی وضعیت ورزش استان در استانداری گیلان برگزار شد.استاندار گیلان در این نشست گفت: از همه آحاد مردم دعوت می کنم برای سلامت جسم و روح خود، به ورزش بیشتر توجه کنند چون در شرایط امروز باید به مقوله ورزش و بهداشت روانی بیش از پیش توجه داشت.

فرمانده انتظامی استان امروز در نشست هم اندیشی با روسای دانشگاه های گیلان بر همکاری مراکز علمی و دانشگاهی برای ارتقای امنیت تاکید کرد و گفت: نقش مراکز علمی و دانشگاه ها در تامین امنیت اجتماعی و هوشمند سازی پلیس در تحقق و توسعه امنیت پایدار تاثیر گذار است و دانشگاهیان و فرهیختگان جامعه می توانند در این زمینه به پلیس کمک کنند.

به مناسبت بزرگداشت هفته ی تربیت بدنی و ورزش ، از 51 مسئول و متولی هیاتهای ورزشی گیلان در رشت قدردانی شد.مدیرکل ورزش و جوانان گیلان در این مراسم بر ضرورت ترویج روزافزون ورزش و نشاط در جامعه تاکید کرد و سلامت جسمی و روانی جامعه را مستلزم نهادینه کردن  تحرک و پویایی در بستر تزکیه ی نفس دانست.

مراسم سومین سالگرد شهید گمنام و یادواره شهدای دانشجو درلنگرود برگزار شد. امام جمعه لاهیجان  در این مراسم با اشاره به اینکه شهیدان همیشه زنده اند وبراعمال ورفتار ما نظارت  دارند گفت : دین مبین اسلام ، دینی اجتماعی است و ما را نسبت به زندگی و رفتار یکدیگرمسئول می داند و این احساس مسوولیت بزرگترین  درسی است که شهدا به ما دادند.

پایانه مرزی صادرات محصولات کشاورزی درآستارا راه اندازی می شود.رئیس جهاد کشاورزی گیلان درآستارا گفت : پایانه صادرات محصولات کشاورزی باهمکاری بخش خصوصی در شهرستان مرزی بندر آستارا راه‌اندازی می‌شود و زمین مورد نیاز آن هم تامین شده‌است.

فرمانده سپاه ناحیه فومن از توزیع ۳۸۰ بسته حمایتی بین دانش آموزان  نیازمند این شهرستان در مهر ماه خبر داد وگفت : این بسته های حمایتی  شامل کیف ،نوشت افزارو بسته‌های کمک معیشتی (مواد غذائی)  است که بیش از ۴ میلیون تومان هزینه  تهیه آن را خیران و بسیجیان این شهرستان تامین کردند.

فرماندارآستارا درجلسه مشترک شورای پدافند غیرعامل وگرامیداشت ۱۳ آبان گفت : عملیاتی کردن پدافند غیرعامل  درپیشگری از حوادث اهمیت زیادی دارد که باید به این امر به ویژه درآستارا به دلیل مرزی بودن شهرستان  مورد توجه جدی قرار گیرد.

اهدای میز و صندلی به مدارس روستایی.60 عدد میز و صندلی به مدارس مناطق کم برخوردار روستای دیناچال رضوانشهر اهدا شد .فرمانده پایگاه بسیج شهید حسن پور روستای سیمبرخاله پره سر رضوانشهر، با کمک یک خیر که خواست نامش فاش نشود این تعداد میز و صندلی را تهیه و به مدارس کم برخوردار روستای دیناچال اهدا کرد.

iribnews_guilan2

فرزند یهود بررسی کوتاه بانکداری در ایران

فرزند یهود

بررسی کوتاه بانکداری در ایران

(قسمت اول )

پس‌ از گذشت‌ چند سال‌ از فعالیت‌ بانکهای‌ خصوصی‌ (یهودی) دولت‌ به‌ آنها یکسال‌ مهلت‌ می‌دهد تا مطالبات‌ خود را وصول‌ کنند و وثایق‌ را به‌ صاحبانشان‌ پس‌ داده‌ یا حراج‌ کنند تا جواز آنها باطل‌ شود.

در زمان‌ سلطنت‌ محمدرضاشاه‌ که‌ فعالیتهای‌ بانکی‌ همگام‌ با دیگر فعالیتهای‌ اقتصادی‌ گسترش‌ فوق‌العاده‌ پیدا کرد، عده‌ای‌ از #یهودیان‌ ایرانی‌ در امر سرمایه‌گذاری‌ برای‌ تأسیس ‌بانک‌ فعالیت‌ کردند.

یکی‌ از آنها شادروان‌ حاج‌ حبیب‌ #القانیان‌ بود که‌ از جمله‌ اعضای ‌هیئت‌ مؤسس‌ بانک‌ توسعه‌ صنعتی‌ و معدنی‌ ایران‌ بود که‌ در آن‌ زمان‌، مبلغ‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ سهام‌ بانک‌ را پذیره‌نویسی‌ کرد. به‌ همین‌ سبب‌ هم‌ برای‌ دو یا سه‌ دوره‌ به‌ عضویت‌ هیئت ‌مدیره‌ بانک‌ در آمد.

پس‌ از تأسیس‌ بانک‌ ایران‌ و انگلیس‌ و بانک‌ ایران‌ و خاورمیانه‌، عده‌ای‌ از آنهایی‌ که‌ قبلاً در بانک‌ شاهنشاهی‌ ایران‌ کار می‌کردند جذب‌ این‌ دو بانک‌ شدند. پس‌ از تأسیس‌بانک‌ ملی‌ ایران‌ در 17 شهریور 1307 (منظور وی تاریخ شروع معاملات و فعالیت رسمی بانک است) عده‌ای‌ از یهودیان‌ ایرانی‌، که‌ دیدند در امر استخدام‌ افراد غیر مسلمان‌ سختگیریهای‌ پیشین‌ کمتر شده‌ است‌، به‌ بانک‌ ملی ‌ایران‌ اقبال‌ کردند و تنی‌ چند از آنان‌ هم‌ به‌ مشاغل‌ سطح‌ بالا دست‌ یافتند. پس‌ از تأسیس‌ بانک_مرکزی ایران‌ عده‌ای‌ از آنها به‌ آن‌ بانک‌ منتقل‌ شدند و پستهای‌ حساسی‌ به‌ دست‌آوردند.

پس‌ از آنکه‌ فعالیت‌ #بورس‌ اوراق‌ بهادار در ایران‌ گسترش‌ یافت‌ و سهام‌ اکثر بانکها دربورس‌ اوراق‌ بهادار عرضه‌ شد، یهودیان‌ ایرانی‌ همانند دیگر هموطنان‌ در کارِ خرید و فروش‌ سهام‌ بانکی‌ به‌ فعالیت‌ پرداختند.

تحقیقات‌ این‌ جانب‌ در مورد یهودیانی‌ که‌ در کارهای‌ بانکی‌ اشتغال‌ پیدا کردند حکایت‌ دارد که‌ طی‌ هفتاد تا هشتاد سال‌ عمر بانک‌ در ایران‌، ابتدا تنی‌ چند از یهودیان‌ ایرانی‌ در بانک‌ شاهنشاهی‌ ایران‌ آغاز به‌ فعالیت‌ کردند و به‌ مقامهای‌ بالا دست‌ یافتند. پس‌از بسته‌ شدن‌ این‌ بانک‌، عده‌ای‌ از آنها جذب‌ بانکهای‌ دیگر شدند و عده‌ای‌ دیگر به‌ کارهای‌ بازرگانی‌ اشتغال‌ پیدا کردند...

شکراله‌_برآوریان‌ (راوی این متن) از یهودیان ایرانی است که به‌ترتیب‌ عهده دار سمت های حسابداری‌ نفت‌ در شرکت‌ ملی‌ نفت‌ (1337-1329)، کارشناس‌ مالی‌ و اقتصادی‌ در خزانه‌داری‌ کل‌(1338-1337)، معاونت‌ مدیر عامل‌ و خزانه‌دار بانک‌ توسعة‌ صنعتی‌ و معدنی‌ ایران‌ (1358-1338) و مشاورت‌ ارشد بایریشه‌ فراینس‌ بانک‌ لندن‌ (1361-1358) بوده است‌. وی‌ از سال‌ 1361 نیز در سمت‌ معاون ‌ارشد یونایتد #میزراحی بانک‌ لس‌آنجلس‌ مشغول‌ به‌ کار شد.

منبع: یهودیان ایرانى در تاریخ معاصر، ج ١؛ صفحات ۲۰۰ تا ٢٠٣

nahan_khane

وضعیت ایران ادامه همان مسیر صدام و عراق است

وضعیت ایران ادامه همان مسیر صدام و عراق است

رحیم قمیشی

در اواخر دوره حکومت صدام تحریم‌ها در عراق بسیار تشدید شد. هنوز اسرا در عراق بودند که نگهبان‌ها حلب‌های روغن ایرانی را نشان ما می‌دادند که بر روی آنها کلمات فارسی نوشته شده بود.

دیدن کلمه "روغن نباتی قو" در لوازم آشپزخانه اردوگاه به ما حس و حالی می‌داد انگار بعد از سال‌ها داریم غذای مادر را می‌خوریم.

برای ما افتخاری بود که بعد از سال‌ها جنگ در موقع گرسنگی مردم عراق به دادشان رسیده‌ایم. نگهبان‌ها هم برایشان جالب بود. ما اسرا هنوز آنجا بودیم و در بندشان، و بسیاری اوقات کتک می‌خوردیم، و ایران راه کمک به مردم‌ آنجا و عملا دولت‌شان را نبسته بود.

بعدها که تبادل انجام شد با فاصله دو سه سال اوضاع تحریم عراق روز به روز بدتر شد. چیزی شد به اسم نفت در برابر غذا.

ملتی که صدام قرار بود آنها را فخر عرب کند به چنان درماندگی رسیدند که صف بستن مردم گرسنه برای گرفتن سهمیه یک بسته آرد یا برنج، دل مردم دنیا را به درد می‌آورد.

اگر دولتش خیره‌سر بوده مردم چه گناهی کرده‌اند!

و البته آنچه صدام هم بدش نمی‌آمد دنیا ببیند همین بود که مردم به چه مشقتی افتاده‌اند!

ادامه داستان البته معلوم بود. وقتی آمریکا و انگلیس و سایر کشورها حمله‌شان را شروع کردند توانی برای دفاع در عراق نمانده بود.

نه که همه گرسنه بودند و بی‌رمق! بلکه انگیزه‌ای برای دفاع نداشتند.

دفاع آنها و پیروزی‌شان مساوی بود با تداوم همان بدبختی، از کوه‌ها بیایند و از ایران ذره‌ای روغن و آرد قاچاق ببرند، مرگ و میر بیماران و کودکان، حاکمیتی که برای ابرقدرت‌ها زبان درازی می‌کرد، گاه یک موشک به سمت اسرائیل شلیک می‌کرد، وعده سروری اعراب را می‌داد، و بی توجه به وضع مردمش بود!

صدام اعدام شد، هنوز هم طرفدارانی دارد، اما او سال‌ها قبل از سقوط و دستگیری و اعدام مرده بود. او از درک تغییرات در جهان، او از درک اهمیت همراه داشتن مردم، او از درک عدالت، مدت‌ها بود دور افتاده بود و تنها دلخوشی‌اش به‌به و چه‌چه های اطرافیان معدودش بود.

این بود که با اعدام او حتی در بین طرفدارانش هم اتفاقی نیفتاد. یک مرده مرده بود...

وضعیت ایران امروز ما شاید قابل مقایسه با آن زمان صدام و عراق نباشد، اما مسیر همان است!

منابع ما، کشاورزی ما، مرزهای ما، استقامت فوق‌العاده مردم ما، سرنوشت ما را حتما جور دیگری رقم می‌زند، اما اینکه امروز به مرگ روزانه ۲۵۰ فوتی بخاطر کرونا و کمبود امکانت بیمارستانی عادت کرده‌ایم، اینکه می‌دانیم مراکز درمانی پایتخت دیگر جای بستری و حتی دستگاه اکسیژن ندارند، اینکه دستورالعمل صادر می‌شود هیچ بیمار غیر اورژانسی حق بستری شدن در هیچ بیمارستانی را ندارد، اینکه بیمارها در‌به‌در دنبال داروهای گرانقیمت قاچاق می‌گردند...

اصلا نشانه‌های خوبی نیست!

اینکه قیمت همه چیز ناگهان چند برابر می‌شود و مردم تنها با تاسف از کنار آن می‌گذرند، اینکه دلار مرز سی هزار تومان را به‌راحتی رد می‌کند، سکه مرز ۱۶ میلیون تومان را، تخم مرغ و‌ مرغ و ساده‌ترین مواد غذایی از سبد خانواده‌های ضعیف و متوسط هم خارج می‌شوند

هیچ نشانه خوبی نیست.

اینکه مردم برایشان اهمیتی ندارد دولتمردان چه می‌گویند، انتخابات چه می‌خواهد بشود، تا کجا اوضاع بد اقتصادی ادامه پیدا خواهد کرد، بی تفاوتی مسئولین نسبت به مشکلات مهم مردم تا کجا کش می‌آید، اینکه مردم یقین کرده‌اند وسط دعواهای سیاسی فراموش شده‌اند، و شک ندارند هیچ‌کشوری حتی عراق و چین هم فردا برای گرسنگی ما کاری نخواهند کرد...

نشانه‌های بسیار بدی است.

اینکه اعلام می‌شود برای دریافت انسولین با کارت ملی به مراکز خاص مراجعه نمایید، اگر باشد! اینکه اعلام می‌شود واکسن آنفولانزا نیست مگر برای افراد خاص، اینکه گفته می‌شود آرد هست نگران نان نباشید، قیمت میوه‌ها همه سه برابر شده‌اند...

همه نشانه‌های بسیار بدی هستند.

برای مردم اصلا مهم نیست با اقتدا به امام حسن (ع) می‌خواهید صلح کنید یا با اقتدا به امام حسین (ع) می‌خواهید بجنگید و شهید شوید!

مهم آنست که دیگر دولتمردان و حاکمیت برای مردم اهمیتی ندارند...

نه به صلح‌تان دلخوشند نه به جنگ‌تان

خدا نکند اتفاقی بیفتد!

آن وقت خیلی‌ها مجبورند چشم‌های بسته‌شان را باز کنند و متوجه شوند؛

مردم بشدت عصبانی هستند

آنها هیچ نشانه خوبی برای آینده نمی‌بینند، حتی در صلح!

آنها نمی‌خواهند تحقیر شوند.

نشانه‌های تحقیر یک ملت

و خشم فرو‌خورده‌شان را

نشانه‌های واضح انتظارشان را برای تغییرات مهم

نشانه‌های خستگی‌شان مفر‌شان از وضع موجود...

لطفا نشانه‌ها را دریابید

تا بیشتر از این دیر نشده!

علی محمدی

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما ...

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دیدکاغذ را گرفت روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین» ۱۰ دلار همراه کاغذ بودقصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت سگ هم کیسه را گرفت و رفت قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتادسگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شدقصاب به دنبالش راه افتادسگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستادقصاب متحیر از حرکت سگ منتظر مانداتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد اتوبوس درست بود سوار شدقصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شداتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد قصاب هم به دنبالش سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه

پائولو کوئلیو

ارسالی کاربری بانام مریم

اعمالی که موجب بی برکتی وفقر می شوند

اعمالی که موجب بی برکتی وفقر می شوند

1.غذا خوردن بدون شستن دست

2.غذا خوردن بدون گفتن بسم الله.

3.غذا خوردن در تاریکی

4.غذا خوردن درحالت تکیه

7.استفاده از ظروف شکسته.

9.قطع کردن نان با دندان

10.خوابیدن بعد نماز صبح تا طلوع خورشید.

11.خوابیدن بین مغرب وعشاء

12.ادرارنمودن زیردرخت

13.ادرار نمودن درحالت ایستاد

14.ادرار نمودن درحمام

15.جارو زدن منزل موقع شب

16.شانه کردن زنان سر خود را درحالت ایستاده

17.دعا نکردن برای پدر مادر

18.کوتاه کردن ناخن با دندان

19.صدا زدن پدر مادر با اسم آنها

20.گذاشتن تار عنکبوت در خانه

ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﻨﯿﺪ ،ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺳﻌﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﮐﻨﺪ؟؟؟؟ بگو یا الله