همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

ازطرف خدا،،

ازطرف خدا،،

عالم ز برایت آفریدم، گله کردی

از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی

گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند

صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی

جان و دل و فطرتی فراتر ز تصو

از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی

گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم

بر بخشش بی منت من هم گله کردی

با این که گنه کاری و فسق تو عیان است

خواهان توأم، تویی که از من گله کردی

هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم

با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی

صد بار تو را مونس جانم طلبیدم

از صحبت با مونس جانت، گله کردی

رغبت به سخن گفتن با یار نکردی

با این که نماز تو خریدم، گله کردی

بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟؟

بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!

از عالم و آدم گله کردی و شکایت

خود باز خریدم گله ات را، گله کردی..

همیشه شکر گذار خدا باش ,

و به آنچه داری قانع و شاد باش,

آخرین وضعیت حاج حسین سازور و همراهان پس از تصادف شدید

http://uupload.ir/files/0l8e_%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86.jpg

آخرین وضعیت حاج حسین سازور و همراهان پس از تصادف شدید

حامد خمسه ذاکر اهل بیت(ع) در گفت و گو با تسنیم: صبح روز گذشته پس از  برگشتن از روستا  به سمت پایتخت حرکت کردیم که در جاده پلدختر به خرم آباد به دلیل شدت بارندگی ماشین واژگون شد و همه سرنشینان از ماشین به بیرون پرت شدیم

پزشک معالج حاج حسین سازور:

خوشبختانه  وضعیت وی  پایدارو سطح هوشیاری بالایی دارد اما به دلیل شکستگی مهره های کمر، دنده ها و آسیب ریه  باید دربخش  مراقبت های ویژه تحت درمان قرار می گرفتند و پس از 24ساعت می توانند منتقل شوند.

ظهر امروز این مجروحین با رضایت شخصی خود ترجیح دادند که به تهران منتقل شوند  که توسط آمبولانس آی سی یو به فرودگاه منتقل و پس از آن به وسیله هواپیما به تهران منتقل شدند.

https://tn.ai/1993079

tasnimnews

برگزاری جشن و مولودی خوانی

http://uupload.ir/files/3yts_%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%AC%D8%B4%D9%86.jpg

http://uupload.ir/files/qol0_%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%AC%D8%B4%D9%86_1.jpg

http://uupload.ir/files/0kl_%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%AC%D8%B4%D9%86_2.jpg

http://uupload.ir/files/pa5c_%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%AC%D8%B4%D9%86_3.jpg

برگزاری جشن و مولودی خوانی  باحضور حاج آقا حسینی مدیرعامل محترم ، مدیران  واحدها وپرسنل  آسایشگاه بمناسبت سالروز نیمه شعبان در این مرکز

T.k

همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)

مدح_امام_زمان

مدح_امام_زمان

باز هم روح الامین دارد غزل می آورد

صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد

تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر

واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد

شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است

واژه ی نابی که در چندین محل می آورد

چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل

جمله ی «حیّ علی خیرالعمل» می آورد

در میان شعرهای شاعران اهل بیت

دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد:

یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟!

جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا؟!

کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید

عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید

آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا

باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید

طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان

جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید

از خَم ابروی او صدها خُم می می چکد

باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید

دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست

باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید

هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود

خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود

یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت

نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت

گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی

نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت

السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر

لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت

از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود

نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت

می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی

می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت

مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری

می بری با جلوه ات دل از امام عسگری

نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان

می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان

اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین

می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان

یک سؤال آقا!... اگر که جای کعبه ثابت است

پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان؟!

تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو

وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان

می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها

می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان

با ظهورت می شود خوشحال زهرا مادرت

پیش مرگت می شود آن لحظه آقا نوکرت

العجل آقا! بیا چشم انتظاری ها بس است

در فراقت اشک ها و بی قراری ها بس است

اشک ها ی ما که یک لحظه به درد تو نخورد

ناله ها و ضجّه ها و گریه زاری ها بس است

تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم

ندبه و خون دل و شب زنده داری ها بی ایت

معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت

ما جوان ها را کمک کن، شرمساری ها بس است

باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد

گوشه گیری های ما و راز داری بس است

با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن

قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن

محمد فردوسی

 

 

مدح_امام_زمان

مدح_امام_زمان

باز هم روح الامین دارد غزل می آورد

صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد

تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر

واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد

شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است

واژه ی نابی که در چندین محل می آورد

چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل

جمله ی «حیّ علی خیرالعمل» می آورد

در میان شعرهای شاعران اهل بیت

دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد:

یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟!

جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا؟!

کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید

عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید

آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا

باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید

طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان

جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید

از خَم ابروی او صدها خُم می می چکد

باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید

دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست

باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید

هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود

خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود

یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت

نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت

گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی

نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت

السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر

لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت

از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود

نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت

می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی

می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت

مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری

می بری با جلوه ات دل از امام عسگری

نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان

می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان

اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین

می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان

یک سؤال آقا!... اگر که جای کعبه ثابت است

پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان؟!

تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو

وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان

می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها

می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان

با ظهورت می شود خوشحال زهرا مادرت

پیش مرگت می شود آن لحظه آقا نوکرت

العجل آقا! بیا چشم انتظاری ها بس است

در فراقت اشک ها و بی قراری ها بس است

اشک ها ی ما که یک لحظه به درد تو نخورد

ناله ها و ضجّه ها و گریه زاری ها بس است

تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم

ندبه و خون دل و شب زنده داری ها بی ایت

معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت

ما جوان ها را کمک کن، شرمساری ها بس است

باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد

گوشه گیری های ما و راز داری بس است

با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن

قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن

محمد فردوسی