همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

عیدانه‌ی شاعران راه‌راه/ چالش مصرع سوم

https://uupload.ir/files/qvyl_%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C.jpg

عیدانه‌ی شاعران راه‌راه/ چالش مصرع سوم

قسمت اول:

دم عید است و با این جیب خالی

ز قیمت‌ها شدم حالی به حالی

چه خاکی بر سرم ریزم؟ زنم هست

به فکر کیف و کفش و تیپ عالی

احد ارسالی

چه خاکی بر سرم ریزم؟ زنم هست!

دهانم را به اخمش کاملا بست

منم وانت پراید و زیر بارش

تمام دیسک‌هام از صفحه بگسست!

امین شفیعی

منم وانت پراید و زیر بارش

گمان کردم که هستم یار غارش

دلم میخواست «جانم» بشنوم، لیک

مرا آزرد اینک «زهرمار»ش

سارا رمضانی

دلم میخواست «جانم» بشنوم لیک

بگفتا با من ای بخت تو تاریک!

بگیر از بانک، وام بیست درصد

شوم در چشم فامیل شما شیک

حامد سنگونی

بگیر از بانک، وام بیست درصد

نکن دل دل! نگو خوب است یا بد

تمامش را کنی خرج عیالت

خطر از بیخ گوشت می‌شود رد

فرشته پناهی

تمامش را کنی خرج عیالت

پس از آن می‌شود راحت خیالت

اگر خدمت کنی بر همسر خویش

شود یک چند روزی خوش به‌ حالت

صامره حبیبی

اگر خدمت کنی بر همسر خویش

گرو بگذاری از ته مانده‌ی ریش

بگیری میوه و آجیل، شاید

بگویی خوش به حال شیخ و درویش

سوده سلامت

وطنز | بهترین شعرهای طنز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.