همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

نوروز مبارک

نوروز رسید و فضای شهر بهاری شد

اما چه سود وقتی دل های بسیاری زمستانی مانده اند

نوروز مبارک

اما نه بر شما. نه بر شمایی که اخلاق را زیر پا گذاشته ای.

نوروز مبارک

بر آن کودکی که صفر تا صد زندگیش را با ترازو دوره کرد

بر آن مادری که نان کودکان یتیمش را با تنش معاوضه کرد

بر آن پیرمرد گاریچی که هُل دادن را از بر کرد

بر آن جوانی که سر چهار راه غرورش را عرضه کرد

بر آن پدری که نگاه خسته اش را از فرزند دور کرد

بر آن که شرمنده ی فرزند شد و سرفراز از امتحان وجدانش

بر آن که حقیقت را فدای موقعیت نکرد

بر پیشانی هایی که عرق کردند و هیچ سری را خنک نکردند

نوروز مبارک

بر آنان که خانه تکانی نمی کنند چون خانه ای ندارند

لباس ها را عوض نمی کنند چون امیدی به تغییر ندارند

بر آنان که آنان بودنشان ارزانی امثال ماست

چه نوروزی ، چه تبریکی ، چه کشکی ؟

وقتی قلبمان از آدمیت خالی ست

درد تغییر این ایام نیست

درد دانستن و خواب رفتگی ست...!

درد آدمهایی بظاهر متشخص است که به دور از انسانیت و ناروا کلکسیونی از دروغها و اتهامات را به افراد تسبت میدهند.

درد آدمهایی هستن که دانسته و بعضاً ندانسته و بدون تحقیق برای دنیای دیگران به دنبال نفاق بین مردم شهر و روستا و دیار ما هستن.

بترسین و پناه و ببرین به خدا از شر شیاطین

""عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد""

 

@loulemancity

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.