روایتی تکان دهنده و زیبا
شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
توضیح پلیس درباره بازداشت اتباع افغانستان مقابل سفارت آن کشور
رئیس پلیس مهاجرت و گذرنامه نیروی انتظامی در توضیح دستگیری عدهای از اتباع غیرمجاز توسط پلیس در مقابل سفارت افغانستان گفت: اصل موضوع با آنچه که در فضای مجازی بازتاب یافته، متفاوت است.
به گزارش ایرنا؛ سردار صادق رضادوست روز یکشنبه در مورد علل بازداشت تعدادی از اتباع افغانستان در نزدیکی سفارت این کشور افزود: خودروی حامل اتباع خارجی غیرمجاز که در خیابان های اطراف منطقه سفارت دستگیر شده بودند در حال عبور از خیابان مقابل سفارت بود که مأموران داخل خودروی مذکور، با مشاهده تجمع جمعیت و شلوغی در مقابل سفارت افغانستان و با این گمان که ممکن است این شلوغی غیر عادی باشد، توقف کوتاهی کرده و برای بررسی موضوع لحظاتی از خودرو پیاده می شوند.
/ شفقنا
#حدیث_انتظار
کمال الدین ۶۷۳/۲ از جابر بن یزید نقل میکند: امام باقر علیهالسلام فرمودند: گویا یاران قائم را میبینم که میان شرق و غرب را احاطه کردهاند. همه چیز حتی درندگان زمین و هوا از آنان فرمان میبرند. در هر چیزی رضایت آنان دنبال میشود و چنان خواهد شد که زمینی بر زمینی دیگر افتخار میکند که امروز مردی از اصحاب قائم علیهالسلام بر من گذشته است.
فرهنگ موضوعی احادیث امام مهدی علیهالسلام، ص ۳۹۵
مسجد مقدس جمکران:
امام صادق علیه السلام
چون امیر مؤمنان بر منبر بالا مى رفت ، مى فرمود : «شایسته مسلمان ، آن است که از برادرى با سه تن بپرهیزد :
❶ بدکارِ بى شرم ، ❷ احمق ❸ دروغگو .
امّا بدکارِ بى شرم ،
رفتار خود را برایت مى آراید و دوست دارد که تو نیز چون او باشى ، در کار دین و قیامتت به تو کمک نمى کند و نزدیک شدن به او ، مایه جفا و سخت دلى است و رفت و آمدش ننگى است براى تو .
امّا احمق ،
تو را به خیرى راهنمایى نمى کند ، و گرچه خود را رنجه و خسته کند ، انتظار آن که بدى را از تو دور کند ، از او نمى رود و چه بسا بخواهد به تو سودى برساند ، امّا به تو ضرر بزند ؛ پس مرگش بهتر از زندگى اش و خاموشى اش بهتر از سخن گفتنش و دورى اش بهتر از نزدیکى اش است .
امّا دروغگو ،
با او زندگى برایت گوارا نخواهد بود . سخنت را پیش دیگران مى برد و سخن دیگران را نزد تو مى آورد . هرگاه دروغى ببافد و آن را به سر رساند ، آن را با دروغ دیگرى همچون آن ، درمى پیوندد ، تا آن جا که گاه ، سخنِ راست مى گوید ؛ امّا تصدیقش نمى کنند . میان مردم ، با دشمنى جدایى مى اندازد و در دل ها تخم کینه مى کارد .
پس ، از خداى عز و جل بترسید و خود را بپایید» .
الکافی : 2 / 639 / 1 و ص 376 / 6
/ کربلا
اجرای فوقالعاده ویژه برای همه کارمندان دولت تصویب شد. به جز معلمان !
آری! قرار است فوقالعاده ویژه به همه کارکنان و کارمندان دولت پرداخت شود، بهجز معلمان.
فوقالعاده ویژه برای برخی کارمندان از سال ۹۲ اجرا شده و بقیه کارمندان هم با مصوبه امروز دولت، از ابتدای ۱۴۰۰ دریافت خواهند کرد
اما در مصوبه به صراحت، معلمان را از شمول دریافت این فوقالعاده حذف کرده و ظاهراً قرار است اجرای آن را به رتبهبندی گره بزنند که آن هم هنوز تصویب نشده و حتی در صورت تصویب، هیچ جایی به فوقالعاده ویژه مرتبط نیست و لذا این ترفند قطعا برای ایجاد چالش و نگرانی برای معلمان است.
شاید دولت فعلی، تعمدا دنبال ایجاد ناآرامی در میان معلمان و احتمالا موج اعتراضات در آغاز سالتحصیلی جدید است تا از این طریق دولت جدید را تحت فشار قرار دهند.
در صورت عدم پرداخت فوقالعاده ویژه به معلمان، باید منتظر عکسالعمل شدید و شاید خارج از کنترلِ معلمان بود، زیرا چنین تبعیضی به هیچ عنوان قابل قبول نیست
مزبان حبیبی
کارگزینی آموزش و پرورش