بدون شرح

یکی از متمول‌ترین مردان برزیل اعلام کرد که خودروی بنتلی خود را که به تازگی خریداری نموده، دفن خواهد کرد. آقای چیکوینو سکارپا در این مورد گفته بود که بعد از آنکه مستندی در مورد فرعون‌ها در مصر باستان دیده، می‌خواهد به تقلید از آنها ارزشمندترین دارایی خود را دفن کند تا در زندگی بعد از مرگ بتواند از آن استفاده کند!

در مدت یک هفته تا زمانی که برای تدفین خودرو اعلام شده بود، نظرات منفی بسیاری برای وی ارسال شد، بسیاری این کار را احمقانه خواندند و معتقد بودند که حداقل با بخشیدن خودرو، او می‌تواند بیشتر به زندگی بعدی خود کمک کند!

او صدها خبرنگار و عکاس را به خانه خود در شهر سائوپائولو دعوت کرده بود تا شاهد مراسم تدفین باشند. ابتدا خودرو به داخل گودال برده شد و آقای اسکارپا بر سر مزار خودروی خود ایستاده بود اما قبل از اینکه اولین تله خاک روی خودرو ریخته شود، وی دستور توقف را داد: "من دیوانه نیستم، البته که خودروی خود را دفن نخواهم کرد."

در نهایت در روز موعود آقای اسکارپا پرده از این راز برداشت و به خبرنگاران حاضر گفت که درواقع این کار را به مناسبت هفته اهداء عضو در برزیل انجام داده است تا توجه و آگاهی مردم را نسبت به این مسئله افزایش دهد.

در ادامه مشخص شد پشت این کار، ABTO سازمان انتقال عضو در برزیل قرار دارد که کمپین جدید خود را با شعار "دفن کردن چیزی با ارزش‌تر از بنتلی، احمقانه است" راه‌اندازی نموده است.

آقای اسکارپا ادامه داد: "بسیاری به دلیل اینکه می‌خواستم خودروی خود را دفن کنم، در موردم قضاوتِ بد کردند، اما اکثر مردم چیزی بسیار با ارزش‌تر از خودروی من را دفن می‌کنند. آنها قلب‌ها، کلیه‌ها، جگر‌ها، شش‌ها و چشم‌ها را به خاک می‌سپارند. حال که این کار احمقانه است زیرا که بسیاری از مردم نیازمند اهداء عضو هستند. دفن شدن با ارگان‌های سالمی که می‌توانند جان بسیاری را نجات دهند بزرگ‌ترین خسران این جهان است. ارزش بنتلی من حتی نزدیک به آن نیست. هیچ ثروتی هر چقدر هم زیاد، ارزشمندتر از یک ارگان نیست زیرا هیچ چیز ارزشمندتر از زندگی نیست."

این کمپین به دلیل استفاده از فردی خاص مانند آقای اسکارپا به دلیل ثروت زیاد وسابقه کارهای عجیبش باورپذیری زیادی برای عامه مردم داشت و به خوبی توانست توجه‌ها را جلب و ذهن‌ها را درگیر کند. درواقع هیچ‌گاه احساس مردم نسبت به دفن قلبی سالم برانگیخته نمی‌شد اما با این کمپین در برخورد با یک خودرو این نکته به شکلی بسیار تأثیرگذار به افراد منتقل گردید.

ارسالی پوریوسف ازتهران

خوشبختی و بدبختی

ما نمی دانیم که خوشبختی و بدبختی فی نفسه چیست، ولی می دانیم عدم تناسب بین آرزوها و توانایی برآوردن آن است که سبب بیچارگی می شود. اگر انسان می خواهد خوشبخت باشد باید زندگانی را در خویشتن متمرکز سازد و اراده و آرزوی خود را در حدود توانایی خویش به کار ببرد.

ژان ژاک روسو

فرهنگ عمومی:

فرهنگ عمومی:

«کلک کسی را کندن» از کجا آمده است؟

 

معنی و مفهوم استعاری مَثَل «کلک کسی را کندن» موقعی به کار می‌رود که شخصی را از بین برده یا از جایی که در آن کار می‌کرده اخراج کرده باشند. در چنین موارد و نظایر آن گفته می‌شود: بالاخره کلکش را کندند.

این ضرب المثل در ازمنه و اعصار گذشته و دوران حکومیت مطلقه هنگامی که یکی از مخالفان و سرکشان دستگاه را سرکوب کرده از بین می‌بردند نیز به کار برده می‌شد، ولی در حال حاضر ناظر بر کسی است که چون قصد تفتین و سعایت داشته باشد با اتخاذ تدابیر لازم نقشه‌هایش را بر هم زنند و دفع شر کنند.

«کلک» آتشدان گلی و سفالین است که آهنگران از آن برای سرخ کردن فلزات استفاده می‌کردند تا بتوانند آهن و فلز گداخته را در روی سندان و زیر چکش به هر شکلی که بخواهند در بیاورند.

کلک مزبوربه شکل تقریبی گلدان‌های معمولی ساخته می‌شد و در زیر آن سوراخی داشت که لوله دمیدن را از زیر زمین به آن متصل می‌کردند. آن گاه در داخل مقداری آتش و بر روی آن زغال سنگ یا زغال چوب می‌ریختند و با تلمبه مخصوصی از زیر کلک به آن می‌دمیدند تا زغال‌ها کاملاً سرخ شود، سپس آهن مورد نظر را در درون آتش می‌گذاشتند و باز هم به شدت می‌دمیدند تا آهن نیز گداخته شده به شکل آتش درآید و از آن تیشه و داس و تبر و بیل و کلنگ و انبر و ... بسازند.

با وجود آنکه آلات و ابزار الکتریکی موجب شده است که آهنگری از صورت سابق به شکل کارگاه‌های برقی درآید؛ اما هنوز در غالب شهرهای ایران دستگاه کلک خودنمایی می‌کند و آهنگران مخصوصاً جوگی‌های دوره گرد از آن برای ساختن آلات و اشیاء فلزی استفاده می‌کنند.

«جوگی‌»ها قبایل سیاری هستند که به صورت چادرنشینی زندگی می‌کنند و به تناسب فصل به روستاهای ییلاقی و قشلاقی می‌روند و در خارج از آبادی چادر می‌زنند. اگرچه هر یک از خانواده‌های جوگی چند رأس اسب و الاغ و گوسفند دارند ولی حرفه اصلی آنها آهنگری است که چون در خارج از آبادی روستاها چادر زدند پس از نصب چادرها اولین کارشان این است که زمین جلوی چادر را کَنده، کلک را نصب می‌کنند.

در حقیقت کلک اساس کار جوگی‌ها و آهنگرهاست تا بدان وسیله به ساختن احتیاجات فلزی روستائیان بپردازند. وقتی کلک را بکَنند، یعنی از زمین دربیاورند، دال بر این است که می‌خواهند از آن منظقه کوچ کنند و به جای دیگر بروند.