اگر دعایت به اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید :

اگر دعایت به  اجابت نرسید مواظب این سه حالت باشید :

مأیوس نشوی از رحمت خدا زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس در صدد رفع آن به توبه و تهذیب نفس

ترک دعا نکن

راضی باش به تقدیر الهی تاهمان رضای تو باعث اجابت دعایت بشود.

امام حسن(ع)می فرماید :

من ضامنم از برای کسی که در قلب اوچیزی خُطور نکند بجز رضای وخوشنودی به قضای خدا این که دعا کند پس مستجاب شود.

گنج های معنوی


شعر_روز

http://s9.picofile.com/file/8279588150/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87_%D9%85%DB%8C_%D8%B4%D9%88%D9%85.jpg

شعر_روز

دیوانه می شوم به تو تا فکر می‌کنم

وقتی به کام خشک شما فکر می‌کنم

این لطف فاطمه (س) است

که شب‌های جمعه ات

آقا فقط به کرب و بلا فکر می‌کنم

ناشناس

چگونه گوشی که در خانه گم شده و سایلنت است را پیدا کنیم؟

http://s8.picofile.com/file/8279587900/photo_2016_12_19_14_14_22.jpg

چگونه گوشی که در خانه گم شده و سایلنت است را پیدا کنیم؟

Tebyan

شبیه فصل خزان فکر کودتا کردی...

شبیه فصل خزان فکر کودتا کردی...

حصارِ دستِ تو وا شد، مرا صدا کردی

هنوز زمزمه ی عاشقانه در گوشم....

ولی مرا به امان خدا رها کردی...

میان هجمه ی طوفان اسیر و سرگردان

تو گرمِ دیدنِ این ماجرا ،صفا کردی

به بندِ دستِ تو عادت گرفته قاصدکت...

تو از بهشت برینش!!! چرا جدا کردی؟

چقدر ساده فراموش می شود گاهی

هرآنچه را که برایش شبی دعا کردی...

هنوز مانده برایم سوال از اول

مرا برای چه دیوانه مبتلا کردی!!!؟

سرم به کار خودم بود وشعر، خیر سرت

میان شیشه ی احساسِ من، تو  ها کردی...

محمد_جواد_منوچهری

یادی_از_شهدا

http://s8.picofile.com/file/8279585242/%D8%B4%D8%A8%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%B4%D8%A8_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.jpg

یادی_از_شهدا

شبی از شب های تابستان 63، در پادگان شهید «بیگلو اهواز»، شب را میهمان گردان مالک اشتر و آقا مهدی بودم.

تا پاسی از شب صحبت یاران سفر کرده بود و پرستوهای آستانه ای، خاطرات پرواز و با هم بودن ها که قند مکرر بود و استخوان لای زخم، از ماندن ما و رفتن آن ها!...

در چادر آقا مهدی خوابیدم، هنوز ساعتی به فریضه صبح مانده بود که آقا مهدی طبق عادت از چادر خارج شد. می دانستم برای خواندن نماز شب بپا خاسته است.

اذان صبح را که شنیدیم، وضو گرفتیم و منتظر شدیم که نماز را به امامت آقا مهدی که پیش نماز گردان بود، بخوانیم.

گفتم: سری به چادرهای همسایه بزنم. بعضی از بچه ها هنوز خواب بودند برای نماز صبح صدایشان کردم، تعدادی گفتند: نماز صبح را ساعتی پیش خواندیم.

گفتم: عزیز من! همین الان اذان گفتند، شما کی؟ نماز چی! خواندید؟!

گفتند: آقا مهدی داشت نماز می خواند، شاید یک ساعت پیش! ما هم نماز خواندیم و خوابیدیم.

خنده امانم را بریده بود، گفتم: آقا مهدی داشت نماز شب می خواند. حیرت بچه ها در خواب و بیداری دیدنی بود، ناگهان خنده فراگیر شد همگی می خندیدیم، بچه ها پا شدند و همگی نماز را به امامت آقا مهدی خواندیم.

شهید مهدی خوش سیرت