بازارگرمی پوچ!

بازارگرمی پوچ!

احمد زیدآبادی

چند روزی است مهدی مهدوی‌کیا در صدر اخبار سیاسی ایران قرار گرفته است. با خود اندیشیدم که چه   کارِ محیرالعقولی در حوزۀ سیاست از این فوتبالیست مشهور کشورمان سر زده که در این سطح، بازتاب یافته است؟

در واقع هیچ کاری! او در بازی فوتبال ستارگان جهان، پیراهنی به تن کرده که نقشۀ کشورهای عضو فیفا از جمله اسرائیل هم روی آن منقوش بوده است.

نقشۀ کشورها بر روی آن پیراهن به قدری ریز است که گمان نمی‌کنم بدون استفاده از ذره‌بین برای یک چشم معمولی قابل رؤیت باشد! حالا اینکه چه کسانی با چه سماجتی، ذره‌بین به دست در پی کشف نقشۀ اسرائیل بر روی آن پیراهن برآمده‌اند تا برای یک فوتبالیست شهیر ایرانی، مسئله و دردسر ایجاد کنند، خود از جمله حکایاتی است که در تمام این جهان فقط به برخی مسئولان کشور ما اختصاص دارد!

اینکه جمهوری اسلامی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناسد و یا نسبت به این شناسایی حساس باشد، یک چیز است و بزرگ‌نمایی امور جزیی و بی‌اهمیت در این باره و جنجال و غوغا بر سر آنها برای بازارگرمی‌های پوچ و خودنمایی‌های سیاسی چیز دیگر!

در حقیقت این نوع واکنش‌های سطحی و بی‌بنیاد، نوعی منحرف کردن اذهان عمومی از واقعیتِ سیاست اشغالگری اسرائیل در کرانۀ باختری و لوث کردن اصل ماجراست. از قضا این گونه رفتارها بزرگترین سود تبلیغاتی را نصیب اسرائیل می‌کند و به خلاف تصور کسانی که به اینگونه موضوعات دامن می‌زنند، واکنش‌هایی از این قبیل، حساسیت افکار عمومی ایرانیان را در مورد مسئلۀ فلسطین بالا نمی‌برد؛ بلکه دقیقاً به عکس، از آنها در این زمینه به شدت حساسیت‌زدایی می‌کند! اگر کسانی به این نکته باور ندارند، در کوچه و خیابان محلۀ خود قدمی و با مردمی عادی در این مورد گپی بزنند تا عمق ماجرا نزدشان عیان شود.

افزون بر این، فلسطینی‌ها که خود نخستین قربانی اشغالگری اسرائیل و با آن در حالِ جدال و منازعه‌اند، هیچگاه درگیری خود با آنها را به این امور جزیی و بی‌اهمیت تقلیل نمی‌دهند. از همین رو، تیم‌های فلسطینی حتی از انجام مسابقه با تیم‌های اسرائیلی نیز ابایی ندارند و بعضاً از آن برای زنده نگه داشتن مسئلۀ فلسطین در افکار عموم جهان بهره می‌گیرند.

با این وضع، دست از سر مهدی مهدوی‌کیا بردارید!

 

پلیس فتا: انهدام ۱۵ باند مجرمانه در حوزه تلگرام و اینستاگرام

پلیس فتا: انهدام ۱۵ باند مجرمانه در حوزه تلگرام و اینستاگرام

رئیس پلیس فتا نیروی انتظامی:

طی دو هفته اخیر برابر اقدامات فنی صورت گرفته در راستای پرونده‌های تشکیل شده و رصد و پایش فضای سایبری توسط کارشناسان پلیس فتا استان‌ها ۱۵ فقره باند در زمینه کلاهبرداری رایانه‌ای در بستر شبکه‌های اجتماعی خارجی به ویژه اینستاگرام و تلگرام شناسایی و متلاشی شدند.

با بدست آوردن ادله دیجیتالی و مستندات موجود ۳۵ نفر در این رابطه دستگیر و به مراجع قضائی معرفی شدند.

ارزش مالی پرونده‌های ارتکابی توسط باند‌های متلاشی شده مذکور که در بستر شبکه‌های اجتماعی خارجی و سایت‌های آگهی محور مرتکب جرایم متعدد می‌شدند حدود ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بر آورد شده است./باشگاه خبرنگاران

طبقه متوسط و جامعه بحران زده ایران

طبقه متوسط و جامعه بحران زده ایران

سجاد بهزادی

از متن:

بروز نشانه هایی از ناکامی در حوزه های مختلف جامعه ایران سبب شده است که امروز بسیاری از صاحبنظران، این جامعه را بحران زده بنامند. برشمردن همه نشانه های یک جامعه بحران زده، هدف این یادداشت نیست. "سقوط" ، "مرگ" ، "گم شده" و " فقر زده" از جمله واژه هایی است که طبقه متوسط امروز ایران را با آن ها توصیف می کنند.

طی سال های بعد از انقلاب، این طبقه تحولات مهمی را در درون خود و هم در ارتباط با دیگر گروه های اجتماعی از سر گذراند.

با همه این احوال ضعف های درونی مانند عدم انسجام درون طبقه ای و ضعف های بیرونی مانند عملکرد دولت ها، طبقه متوسط ایران را آرام آرام از صحنه بیرون کرد و فصل خزان این طبقه آغاز گشت.

اگر چه همه دولت ها شعار می دادند که موتور توسعه بر حجم طبقة متوسط و میزان فعالیت این طبقه بستگی دارد و باید مانع از انتقال این طبقه به طبقه پایین جامعه شد اما بسیاری از تمامیت خواهان، همواره این طبقه را عامل مزاحم افکار و برنامه های خود می دانستند و حمایت هایشان از این طبقه هرگز فراتر از شعار نبود.

حالا همه ما طبقه متوسط را در جامعه ایران به خوبی می شناسیم و روزگاری بسیاری از ما بخشی از آن بوده ایم و زندگی خود را در این طبقه سپری کردیم. بسیاری از ما در نگاهی خوشبینانه نمی خواستیم در این طبقه بمانیم؛ حتی رویا و سودای طبقات بالاتر جامعه در سر می پروراندیم.

رویاهای ما آرام آرام بر باد رفت و سقوط طبقه متوسط آغاز شد؛ در برخی گزارش ها آمده است: "میزان کنونی فقر در ایران در ۱۰۰ سال اخیر بی‌سابقه بوده است."

بحران در جامعه ایران آن قدر عمیق شده است که بنظر می رسد اساسا برنامه ای برای نجات طبقه متوسط نحیف کنونی نیست و دولت در بهترین وضعیت خود به نجات کسانی فکر می کند که در فقر مطلق گرفتار هستند و درگیر تامین معاش و نیازهای اولیه زندگی خود هستند.

در تازه ترین اظهارات رئیس جمهور وعده داده "در کوتاه ترین زمان، فقر مطلق را ریشه کن می‌کنیم. این موضوع اولویت ماست تا کسی در اولیه های زندگی دچار مشکل نباشد و این زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست. توانمند سازی محرومان از دیگر برنامه های دولت سیزدهم است."

دولت ها در حالی وعده می دهند که فقر را ریشه کن می کنند و طبقه متوسط را نجات می دهند که بر اساس نظریه برخی کارشناسان، خودْ بزرگ ترین عامل سقوط طبقه متوسط در جامعه ایران بوده اند.