نجومی بگیران مرفه بی‌درد!

https://s4.uupload.ir/files/%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C_483s.jpg

نجومی بگیران مرفه بی‌درد!

اطلاعات پرسنلی و حقوق و مزایای همه کارکنان دولت طبق قانون بودجه سال ۱۴۰۰ باید در سامانه پاکنا ثبت شود.

ارتش عراق: باقیمانده نیروهای بیگانه تا ۱۵ روز دیگر خارج می‌شوند

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82_w3hu.jpg

ارتش عراق: باقیمانده نیروهای بیگانه تا ۱۵ روز دیگر خارج می‌شوند

سخنگوی عملیات مشترک عراق: مسئله پایان حضور بیگانگان مطابق با زمان‌بندی تعیین‌شده پیش می‌رود و آن‌ها جز حضور محدود در «عین الاسد»، پایگاه اختصاصی دیگری ندارند.

اغلب نیروهای رزمی از عراق خارج شده‌اند و تنها مستشاران و افرادی که در زمینه اطلاعات، آموزش و مشاوردهی فعالیت دارند، باقی مانده‌اند. باقی‌مانده نیروهای بیگانه تعدادشان کم است و همه آ‌ن‌ها تا ۱۵ روز دیگر خارج می‌شوند.

صابرین نیوز

خانواده من باش(خانواده خانم محمدی در جنوب کرمان)

خانواده من باش(خانواده خانم محمدی در جنوب کرمان)

راستش من گاهی اوقات مثل همین امروز بی دلیل ماتم می گیرم،در همان حال و هوای غم بودم که این عکس‌ها را برایم فرستادند.

گفتندهمتی کنیم وبرای خانواده‌ای سرویس بهداشتی بسازیم.سمت کرمان بود؛خانواری دارای چهار فرزند که مادر بعداز فوت پدر، سرپرست خانواده‌ شده و با پنج دام و بیست بوته‌ی نخل(که به علت خشکسالی رو به نابودی هستند) مجبور هستند روزگار بگذرانند.

 دختر کوچک به علت مشکل مادرزادی در پا،به سختی مسیر مدرسه را پیاده‌روی می‌کند و پسر کوچکتر مشکل آسم دارد.

با آن اتاقکی که اسمش را خانه گذاشته‌اند کاری ندارم؛اما سرویس بهداشتی که در ندارد، حمامی که دیوار ندارد. با چند شاخه‌ی نخل مگر می‌شود حمام ساخت؟ راستش من هم فکر می کردم نمی‌شود،اما گویا باید بشود وقتی چاره‌ای نیست.

حالا من ماندم و ماتمی که دیگر ماتم من نیست. تازه فهمیدم چقدر غم‌هایم حقیرانه است در مقابل این همه فقر.

ای‌کاش بشود کاری کرد!هرکسی اندازه سهم خودش آجری بگذارد برای حمام این خانه، شاید سوز سرمای زمستان بیشتر از این نتازاند.

6104337770021002

*780*2930#

لطفا شرح پرداخت را به ۵۰۰۰۲۳۰۰ پیامک بفرمایید.

[کانال خیریه مهر امام هادی ع]

#یک_داستان_یک_پند در بنی‌اسرائیل مرد صالح و نیکوکاری بود و همسرش نیز شایسته و نیکوکار بود.....

#یک_داستان_یک_پند

در بنی‌اسرائیل مرد صالح و نیکوکاری بود و همسرش نیز شایسته و نیکوکار بود. شبی در خواب دید کسی به او گفت: خداوند تبارک و تعالی مقدار عمر تو را تعیین و مشخص نموده و قرار گذاشته که نصف عمر تعیین شده‌تان را در گشایش و وسعت و رفاه باشی و نصف دیگر را در تنگ‌دستی و فقر طی کنی.حال اختیار با تو است که قسمت اول را برگزینی و در گشایش و رفاه زندگی کنی و قسمت دوم را برای نصف دوم عمر بگذاری و یا بالعکس نیمه‌ی دوم را برگزینی و در سختی و گرفتاری و فقر زندگی کنی. مرد صالح در جواب گفت: زن نیکوکار و شایسته‌ای دارم که شریک زندگی من است، بگذار در این‌باره با او مشورت و نظر‌خواهی کنم و بعد نتیجه را به تو اعلام نمایم.

چون صبح شد به زنش گفت: دیشب خوابی دیدم و تمام ماجرا را برای وی تعریف کرد. همسرش گفت: فلانی! نصف اول را زود انتخاب کن شاید انشاءالله خدا به ما رحم کند و نعمت خود را در تمام عمر بر ما کامل گرداند. شب بعد یعنی شب دوم در خواب همان کس به مرد صالح گفت: چه چیز را برگزیده‌ای؟ نصف اول یا دوم را؟ مرد گفت نصف اول را، گفت باشد.

بعد از این نعمت‌های دنیا به خانواده‌ی مرد صالح روی آورد و رفاه و گشایش در زندگی‌اش پایدار گشت. همسرش که زن صالحه و شایسته بود گفت: حال که دنیا به ما روی آورده به خویشاوندان محتاج و نیازمندت بِرِس و به آن‌ها کمک کن و نیازمندی‌هایشان را برطرف ساز، به همسایه‌ی فلان برادرت هبه و بخشش کن. نیمه‌ی اول عمر آن‌ها بر همین منوال گذشت و مدت تعیین شده به پایان رسید.

شبی مرد نیکوکار و صالح همان فردی را که قبلاً در خواب به دیدارش آمده بود، در خواب دید به وی گفت: خداوند به واسطه این انفاق‌ها و رفع حوائج نیازمندان از تو سپاسگزار است و در باقیمانده‌ی عمر٬ مثل گذشته در رفاه و گشایش و فراخ‌دستی خواهی بود.