یادی_از_شهدا


http://s4.picofile.com/file/8287120692/%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C.jpg

یادی_از_شهدا

رویای صادقه‌ای که سبب خیر شد

بهرام احمدپور فرزند یکی از سرداران شهیدی است که بعد از ۸ ماه پیکر مطهرش بدون آنکه تغییری در چهره اش ایجاد شود، شناسایی می شود. خاطرات ایشان را که در دیدار با سردار باقرزاده، بیان نموده است، تقدیم می کنیم:

بنده بهرام احمدپور فرزند شهید سردار ناصر احمدپور هستم. ۲ سال پیش بنده به خواستگاری دختر سرداری رفتم و ایشان به این دلیل که پدر ندارم و پدرم شهید شده است، جواب رد دادند و این موضوع خیلی برایم سنگین تمام شد و اگر ایراد دیگری می گرفت برایم قابل قبول بود.

همه خواستگاری هایی هم که رفته بودم در شمال تهران بود و چون پدرم معاون وزیر بازرگانی بود در زمان وزارت آقای جعفری، دوست داشتم با خانواده ای در این سطح وصلت صورت گیرد.

بعد ما به منزل برگشتیم و بدون این که موضوع را برای کسی تعریف کنم رفتم در اتاق و با عکس پدرم شروع کردم به نجوا کردن. در همان لحظات اشکی جاری شد و بنده رفتم به خواب.

در رؤیای صادقه، حضرت امام(ره) را دیدم، ایشان با حالتی ناراحت آمدند و خطاب به بنده گفتند که شما باعث شدید پسرم ناراحت شود. گفتم بنده کاری نکرده ام. فرمودند شما باعث شدید پسر من « پدرم در کنار امام (ره) ایستاده بود»، از دست شما ناراحت شده است.

پدرم خندید و امام به من گفت که شما چه می خواهید؟ گفتم که واقعیتّش ما یک همسر خوب می خواهیم. ایشان گفتند من تک تک شما را دعا می کنم، کسانی که رفتند به خاطر خدا رفتند و ما کسی نبودیم و ... . بعد امام خطاب به شهید سردار محسن بهرامی گفتند که آقا محسن بیا و بنده هم اصلاً ایشان را نمی شناختم، بعد شهید بهرامی آمدند و (مذاکره ای بین آنها صورت گرفت) امام هم خندید و رفت.

شهید بهرامی خطاب به بنده فرمودند که شما می روید شهر ری، ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی، ۲۳ خانه بیشتر در آنجا نیست، درب وسطی را می زنید، رنگ درب را هم گفت، آنجا منزل ماست و از دختر بنده خواستگاری کنید.

من از خواب بلند شدم و موضوع را به مادرم گفتم و او در ابتدا باور نکرد. به هر حال ایشان را متقاعد کردیم و رفتیم ضلع جنوبی حرم و درب را زدیم (حتی پلاک هم نداشت) همسر شهید آمد درب را باز کرد و مادرم را در آغوش گرفت. مادرم اخمی به من کرد و گفت: ای کلک به من دروغ گفتی؟ گفتم نه مادر ...(کنایه از اینکه این دیدار از قبل هماهنگ شده بود) بعد فهمیدیم همان شب شهید بهرامی به خواب همسرشان رفته و گفته این پسری که فردا می‌آید من فرستادم یه وقت جواب رد ندید.

#شهید_محسن_بهرامی

#شهید_ناصر_احمدپور

Tebyan

برگ_سبز

برگ_سبز

نعمت پروردگار که از آن سوال می شود چیست ؟!

بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

روزی ابو حنیفه به محضر امام صادق علیه‌السلام آمد.

امام فرمود: شنیده‏ام که این آیه ((ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم))

در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال می‏شوید. [سوره تکاثر، آیه ۸]

چنین تفسیر می‏کنی که: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آب‌های خنک مؤاخذه و بازخواست می‏کند.

ابوحنیفه گفت: درست است من این آیه را این طور تفسیر کرده ‏ام.

امام فرمود: اگر مردی تو را به خانه‏اش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد برای این پذیرایی به تو منت بگذارد، درباره‏ی چنین کسی چگونه قضاوت می‏کنی؟

ابوحنیفه گفت: می‏گویم آدم بخیلی است.

امام فرمود: آیا خداوند بخیل است تا اینکه در روز قیامت در مورد غذاهایی که به ما داده ما را بازخواست کند؟

ابوحنیفه گفت: پس مقصود از نعمت‌هایی که قرآن می‏گوید انسان مؤاخذه می‏شود چیست؟

امام فرمود: مقصود آن نعمت ولایت ما اهل‏ بیت است. روز قیامت از ولایت ما قرار است سوال شود

مستدرک الوسائل ج ۱۶ ص ۲۴۷

Tebyan

مدیرکل فرودگاه‎های خراسان‌رضوی به دادسرا احضار شد

مدیرکل فرودگاههای خراسان‌رضوی به دادسرا احضار شد

قاضی حیدری معاون دادستان مشهد:

این فرد امروز در دادستانی حضور مییابد تا درباره تاخیر های زیاد پرواز ها، سرگردانی مسافران در فرودگاه و همچنین ارائه نشدن خدمات قانونی به مردم، پاسخگو باشد.

پرونده قضایی در این زمینه تشکیل شده که روند خود را طی خواهد کرد.

میزان اجتماعی

شهرآرا نیوز: