تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم
یه زانتیا اومد کنارم گفت: داری لایی میکشی؟
گفتم نه دارم واست عربی میرقصم.
گفت کنترل نامحسوس ام
بزن بغل شاباشتو بدم !
علی محمدی ازرشت