سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت...
تصویری از داریوش ارجمند در کنار دکتر علی شریعتی ۴۵ سال پیش
شهرآرا نیوز:
کردگارا
احساس را زمن مگیر
که بنده ام به درگاهت
با دلی خون ز بندگانت
مرا رها مکن در این دنیای مکر
که دل آتش می زنند
عاشق می کشند
کردگارا
مرا تنها مگذار
تو بمان با من، تنها تو بمان
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعۀ جانم باقیست
آخرین جرعۀ این جام تهی را تو بنوش...
فریدون_مشیری
دیوانه! از دیوانه بودن دست بردار
از سوختن، پروانه بودن دست بردار
ای
بادهات خون دلم، ای دائمالخمر
یک جرعه از میخانه بودن دست بردار
بگذار
گاهی هم بفهمم مست مستم!
از مستی از پیمانه بودن دست بردار
زانو
که دارم! از چه میگردی؟ بیا از،
سرگشتهی هر شانه بودن دست بردار
تا
کِی خیالت باشد اینجا و خودت نه؟
ای عشق! از افسانه بودن دست بردار
:: رضا احسانپور