شعرطنز
ژست
برایش فندک و سیگارژست است
تمام این ادا اطوار ژست است
بجزخواندن نوشتن هم بلدنیست
بدستش کاغذوخودکار
دوتا نت توی موسیقی نخوانده
بدستش کاورگیتار ژست است
تصاویری که از((شاملو)) ((سپهری))
زده برگوشه دیوار
جدیداپاتوقش کافه کتاب است
خداداندکه این رفتار ژست است
خداداندولی حدس من این است
کمک هایش به هرنادار ژست است
شبی درکافه خواندم شعراورا
شنیدم گفت این اشعار
ژست است
ارسالی امیرحسن خوشحال
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق
را به صبرش نه به ادعایش
مال
را به برکتش نه به مقدارش
خانه
را به آرامشش نه به اندازه اش
دانشمند
را به علمش نه به مدرکش
مدیر
را به عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده
را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص
را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل
را به پاکیش نه به صاحبش
سخنان
را به عمق معنایش نه به گوینده اش
زمان می گذرد و زمانه
پیر می شود
تنها یاد
توست که هر ثانیه در دلم جوانه می زند
تو تکرار
می شوی
من هر روز به شوق
حضورت دلتنگ می شوم
تیک تاک
ثانیه ها به وقت قرارعاشقیست
ساعتم
رابه وقت دلم کوک کرده ام
چون
ثانیه ها را تند تند می شمارد