دلت را خانه ی ما کن مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن مدارا کردنش با من
اگر گم کرده ای در دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من
بیافشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص دریا کردنش با من
اگر در ها به رویت بسته شد دل بر مکن باز آ
در این خانه دق الباب کن وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را اجابت می کنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی مهیا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
بیاور نیک بد را جمع و منها کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را شکر کن نعمت
غم فردا نخور فردا مهیا کردنش با من
به قرآن آیه ی رحمت فراوان است ای انسان
بخوان هر آیه را تفسیر و معنا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس امضا کردنش با من
- پدربزرگ... ما می تونیم یه روز آدم بشیم؟
- بله پسرم. در نسخ های قدیمی خصوصا در « گاونامه » اشاره شده که هر گاوی اگر عمیقا بفهمد که چقدر « گاو » است، در دم آدم خواهد شد.
- آدما چطور... می تونن گاو بشن؟
- بله پسرم، در همان کتاب نیز اشاره شده است که هرگاه آدمی « زیادی » بفهمد که آدم است، در دم گاو خواهد شد!
- حالا من شاید حالا حالاها نفهمم که چقدر گاوم... یه راه ساده تر واسه آدم شدن نداری پدربزرگ؟
- چرا پسرم. روش « ماسک چپانی »! در این روش ماسکهایی است که مانند کله ی آدمیزاد ساخته شده اند و می توان شاخها را برید و ماسک را بر سر گذارد و به میان جماعت آدمی رفت.
- چه روش راحتی!
- بلی گوساله ی بابا! در میان آدمیانی که می بینی... فرقی نمی کند که در چه مقام و موقعیتی باشند... برخی اینچنین آدم شده اند!
صیادی از لولمان
حدیث روز:
امام علی:
کسی که درنهان وآشکارکردار وگفتارش تفاوت نکند
به راستی که امانتش را ادا وعبادتش راخالص کرده است
نهج البلاغه ص884نامه26
وسعت دریا
کودکی که لنگه کفشش را دریا از او گرفته بود روی ساحل نوشت : دریا دزد کفشهای من مردی که ازدریاماهی گرفته بود ،روی ماسه ها نوشت : دریا سخاوتمندترین سفره هستی موج آمد و جملات را با خود شست .....
تنها برای من این پیام را گذاشت که :
برداشتهای دیگران در مورد خودت را، در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی
باتشکرازخلیلی ازلولمان