کارخانه سیمان لوشان در سال ۱۳۳۵ به ثبت رسیده است و اولین کوره آن به ظرفیت ۳۰۰تن کلینکردر روز ،در سال ۱۳۳۶ با فرآیند تر و با هدف تامین سیمان مورد نیاز احداث سد سفید رود در منطقه لوشان راه اندازی گردید. عکسی که مشاهده می کنید امضاء اولین کیسه سیمان توسط نخست وزیر وقت منوچهر اقبال می باشد.
باتشکرازصیادی ازلولمان
به گزارش سرویس شهرستانهای”آرمان کرمان“به نقل از”رودبار ما“؛وجود بناهای تاریخی در یک شهر یا روستا حکم یک شناسنامه را برای آن منطقه دارد و سابقه تمدنی آن به حساب می آید. اگر برای جلوگیری از تخریب اینگونه مکانها اقدامی نشود، آیندگان و نسلهای بعدی چگونه از هویت و اصالت گذشتگان خود، آگاه شوند؟!آثار باستانی سرمایه ارزشمند و گران بهایی است که برای صیانت از آن همگان وظیفه دارند.یکی از شهروند خبرنگاران رودباری تصاویری از تخریب شدن آثار باستانی قلعه دختر (کلات دختر)و تم خورک روستای مختار آبادو قله میش پدام را برای ما ارسال کردند که در ادمه مشاهده می کنید.شایان ذکر است که قلعه دختر(کلات دختر)در حاشیه ی هلیل رود و در روستای مختار آباد وقلعه میش پدام(کلات)در روستای قلعه واقع شده است.
باتشکرازپدرام ازلولمان
افلاطون پیشنهاد می کند که از به چالش کشیدن و زیر سوال بردن باورهایمان نهراسیم.افلاطون می گوید افراد در غاری زندگی می کنند. از همان ابتدای کودکی در این غار به آنها زنجیرهایی (باورها و قضاوتها) بسته شده است و توان خروج از غار را ندارند. آتشی روشن است و سایه هایی بروی دیوار غار افتاده است. افراد درون غار فکر می کنند هر صدایی که از بیرون غار شنیده می شود صدای همین سایه هاست!حال فرض کنید کسانی بتوانند زنجیر را پاره کنند و به بیرون بروند. کمترین سختی که با آن مواجه می شوند نور شدید خورشید(حقیقت) است که توان دید را از آنها می گیرد. کسانی تاب می آورند و بیرون را می بینند. به غار بازمی گرند و افراد درون غار را با خبر می کنند اما با استهزا و حتی حمله افراد درون غار مواجه می شوند.واقع امر این است که زنجیر ها همان اعتقادات و قضاوتهای آدمی است که طی سالهای کودکی تا حال توسط جامعه به فرد پذیرانده شده است. افراد می ترسند که به بیرون غار نگاهی داشته باشند مبادا کل عمر خویش را به خطا زندگی کرده باشند. می ترسند اعتقادات و قضاوتهایشان خطا بوده باشد. لذا اغلب مردم با همان زنجیرهای درون غار به زندگی ادامه می دهند تا دم مرگ. این خود بزرگترین مانع بر سر صلح روابط بینافردی است.
باتشکرازصیادی ازلولمان
تبدیل انسان به الماس
شرکت سوییسی ، خاکستر حاصل از سوزاندن اجساد انسانها را به الماس تبدیل میکندبیشتر انسانها پس از مرگ به خاک سپرده می شوند اما بعضیها هم در آتش سوزانده شده و شماری هم مومیایی و یا منجمد می شوند.اما اکنون خاکستر انسانها با کمک یک تبدیل شیمیایی خاص میتواند به الماسی درخشان تبدیل شود.شرکت آلگوردانتسا در شرق سوییس خاکستر جنازه انسانها را به سنگهای قیمتی تبدیل میکند.در آزمایشگاه این شرکت حدود ۱۵ دستگاه بطور ۲۴ ساعته در کنار کارگرانی که عینکهای محافظ پلاستیکی به چشم دارند کار میکنند.این کارگران در پشت یک خط زرد و سیاه کار میکنند که به احترام میت، بازدیدکنندگان مجاز به عبور از آن نیستند.جنازه انسان بطور متوسط ۲/۵ تا ۳ کیلوگرم خاکستر از خود بر جای میگذارد اما برای ساخت الماس، ۵۰۰ گرم خاکستر کافی است.در روند تبدیل خاکستر انسانها به الماس ابتدا پتاسیم و کلسیم که حدود ۸۵ درصد این خاکسترها را تشکیل میدهند از کربن جدا میشود.سپس این کربن تحت فشار فوقالعاده زیاد و حرارت هزار و ۷۰۰ درجه سانتی گراد قرار میگیرد که در این روند کربن به سرب سیاه، آلوتروپ کرین یا ساختاری متفاوت از کربن تبدیل میشود.در مرحله بعد، برای تبدیل سرب سیاه به الماس که سختترین آلوتروپ کربن است ، فشار و حرارت بیشتری اعمال میشود.کل این روند شش تا هشت هفته طول میکشد که به هیچ وجه با روند طولانی تشکیل طبیعی الماس که چند هزار سال طول میکشد، قابل مقایسه نیست.زمانیکه این روند به پایان برسد الماس خام هنوز به صیقل و تراش نیاز دارد . بسیاری از این الماسها به شکل سنگهای قلبی شکل بریده میشوند که می توان از آنها بصورت گردنبند یا نگین انگشتر استفاده کرد.هر الماس منحصر به فرد است و رنگ آن از آبی تیره تا تقریبا سفید متفاوت است. مسوولان این شرکت میگویند رنگ الماسها بازتاب شخصیت فرد است.اثبات اینکه هر الماس انسانی الزاما از خاکستر شخص خاصی ساخته شده ، غیر ممکن است زیرا در این روند دی.ان.آ سوخته میشود.اما اثر شیمیایی خاکسترها که به محض ورود به آزمایشگاه مشخص میشود، مستندسازی و یافتن رد محصول ساخته شده را میسر میسازدکل این فرآیند، بسته به وزن سنگ (از یک چهارم قیراط تا یک قیراط) ، از چهار هزار و ۵۰۰ فرانک سوییس (معادل ۴۴۰۰ تا ۱۶۷۰۰ دلار ) قیراط ) متفاوت است .