ترسانک
پخ...
دخترخاله اش گفت یه جایی خوندم زیرتخت داخل کمدها ازجاهای ترسناک خونه اندبعضی وقت هایک اتفاق هایی اون جا می افتهکه نمی توانی باورکنیولی دختره باورنکردوگفت اینه شایعه است خرافاته هیچ خبری توی کمدها زیرتخت هانیستیک شب که دخترخاله اش برای درس خواندن به خانه اش آمده بودپیشنهاد داد تانصف شب یک سری به کمدهابزنندتاخودشان ببینندچه خبراست وآیاآن داستان ها واقعی است یانه بی سروصدا یکی یکی درکمدها راباز می کردندمی گفتند(پخ)ومی خندیدندهمان طور که دختر حدس می زد داخل کمدها خبری نبودداخل شان مثل هرزوز بدون تغییربودبه دخترخاله اش گفت دیدی اینها همش حرف الکیه خندان وباخیال راحت رفتند بخوابند ولی کتابهایشان راپیدانمی کردندشوخی کنان بی خیال شدندفرداصحبعدازکلی جستجو کتاب هارازیرتختخواب پیداکردنددرحالی که رویشان نوشته بود(پخ)