۱-محسن تنابنده برای بار چندم در مورد شادی و غم کشور صحبت کرده!
اولا براساس آمارهای رسمی، ایران در بین کشورهایی که داروهای افسردگی مصرف میکنند هیچ جایگاهی ندارد؛ در حالیکه تمام کشورهای صنعتی و مدرن در صدر جدول مصرف این داروها هستند (حقیقتی که در رسانهها نیست)
۲- ثانیا همچنین ایران در بین کشورهایی که آمار بالای خودکشی دارند هم اصلا قرار ندارد؛ این آمار هرساله در ۱۰ سپتامبر منتشر میشود و باز هم کشورهای توسعهیافته، رتبههای بالا را دارند!
۳-استناد محسن تنابنده برای این دروغ، گزارشات موسسهای به نام گالوپ در واشنگتن است که زیر نظر دولت آمریکا مشغول فعالیت بوده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نظرسنجیهای آن همیشه مطابق سیاستها غرب است
جالب اینکه برخی معیارهای غم را عدم وجود کازینو و مشروبات الکی در ایران میدانند!
۴- همزمان با موسسه گالوپ، مجله فوربز هم آماری در خصوص کشورهای شاد و غمگین جهان ارائه داده است که نسبت به گزارش گالوپ، ایران با اختلاف ۴۰ رتبهای نسبت به گزارش گالوپ دارد! که همه اینها نشان دهنده عدم دقت و علمی بودن این گزارشات است.
۵- در پایان، محسن تنابنده دوست داره مثل مردم بدبخت کرهجنوبی زیر دست و پا در جشن هالووین جون بده پس طبیعی هست که ایران رو کشور شاد و سرحالی ندونه؛ خاک بر سر این جماعت سلبریتی حقیر!
عبـدالمـجید خرقـانی
هدیه رمضانی صدام به شاه
ایرانِ شاهنشاهی و عراقِ بعثی تا اسفند ۱۳۵۳ و نهایتا خرداد ۱۳۵۴ به نمایندگی از بلوک شرق و غرب با هم در نبرد اطلاعاتی بودند. ایران، آمریکا و اسرائیل حامی سیاسی، پشتیبان مالی و مستشار نظامی اکراد ناراضی و دشمن صدام بودند و صدام نیز سعی میکرد شعلهی اعراب ناراضی و جداییطلب خوزستان را بالا نگه دارد. روندی که با امضای قرارداد الجزایر بین ایران و عراق، معکوس شد و از بهار۱۳۵۴ تعاملات سیاسی امنیتی دو کشور دستخوش تغییر شد.
اردیبهشت ۱۳۵۴ صدام سفری سه روزه به ایران داشت. حدود یکماه پس از بازگشت او، کاردار موقت عراق در ایران طی نامهای به دربار اعلام میکند چهاربسته برنج عراقی از طرف شخص صدام به مناسبت ماه مبارک رمضان به شاه ایران هدیه شده است.
آیا غیرت دینی در مسئولان دولتی و قضایی استان یزد مُرده است؟/ ضرب و شتم آمرین به معروف در یزد؛ انفعال مسئولان در برابر هنجارشکنان!
براساس گزارش خبرنگار رجانیوز هفته گذشته در باغ «دولت آباد» یزد، همسر شهید «سامیهزرگر» و دختر شهید «جعفری»، در راستای ادای فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» به خانوادهای تهرانی که وضعیت پوشش بسیار ناهنجاری داشتهاند «تذکر لسانی» میدهند. بعد از امر به معروف همسر و دختر شهید، خانواده تهرانی در کمال وقاحت با جار و جنجال اقدام به ضرب و شتم آمرین به معروف میکنند!
در ادامه ماجرا به پلیس و ورود دستگاه قضا کشیده میشد. قاضی کشیک شب حادثه با بررسی پرونده و جوانب آن به نفع آمرین به معروف رای میدهد. با این حال ماجرا به همین رای ختم نمیشود. شورای تامین استان نیز به مسئله ورود میکند و با وساطت مدیر کل میراث فرهنگی استان آمرین به معروف باوجود اینکه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند رضایت میدهند؛ اما بعد رضایت آنها در اقدامی حیرتانگیز ورود همسر و دختر شهید و آمرین به معروف به باغ «دولت آباد» ممنوع میشود. همچنین معاون دادستان یزد در اظهاراتی عجیب وقوع ضرب و شتم آمرین به معروف را تکذیب میکند و روایت غیرواقعیای از ماجرا ارائه میدهد! روایتی که در آن آمرین به معروف مقصر جلوه داده میشوند!
آنچه که از ماجرای باغ دولت آباد یزد بنظر میرسد، انفعال مسئولان دولتی در برابر هنجارشکنان است؛ افعالی که ناشی از ترس و محافظهکاری است. در حالی که قانون وظایف مشخصی را برای حمایت از آمرین به معروف بر گردن مسئولان گذاشته است.
گواهینامه رانندگی یک مرد فلسطینی در سال ۱۹۳۵ که در آن کلمه «حکومة فلسطین» ذکر شده است
طول عمر این گواهینامه از طول عمر رژیم جعلی صهیونیستی بیشتر است.
فاضلابی که زیر پوست فرهنگستان هنر جاری است!
روز گذشته «فرهنگستان هنر» به بهانه فوت کیومرث پوراحمد بیانیهای با مضامینی تند و کنایههایی روشن منتشر کرده است که بخشهایی از آن توسط رسانههای ضدانقلاب و معاند بازنشر داده شد.
در بیانیه این مجموعه دولتی آمده است: «ما را چه شد که هنرمندان با بهای جان خود پیام ناخرسندی خود را به گوش میرساند»؛ اما زیر پوست این نهاد چه میگذرد که خروجیهای آن چنین مطالبی است؟
فرهنگستان هنر در سال ۱۳۷۷ با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با رسالت ارتقای فرهنگ اسلامی برای مقابله با تهدیدهای فرهنگ مهاجم تاسیس شد. موسس این مجموعه میرحسین موسوی بود. میراث موسوی سالها در دست اطرافیانش اداره شد و در سال هشتادوهشت به عنوان «اتاق فکر هنری فتنه» میدانداری کرد.
مدیر این مجموعه دولتی «بهمن نامور مطلق» است. وی در فرانسه تحصیل کرده و در زمان ریاست میرحسین موسوی به عنوان دبیر این مجموعه مشغول به کار بوده است. نامور مطلق از معتمدین و نزدیکان میرحسین موسوی است. این مجموعه هم اکنون جولانگاه اصحاب فتنه با عناوین و سمتهای مختلف است.
مکینژاد «داماد میرحسین موسوی و عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر» یکی افراد موثر در مدیریت این مجموعه است. همچنین داریوش مهرجویی، زهرا رهنورد، میرحسین موسوی، محمد بهشتی شیرازی عضو پیوسته این مجموعه هستند.
این مجموعه در حالی با مدیران و روند سابق خود به کارش ادامه میدهد که جزو دستگاههای زیر مجموعه ریاست جمهوری و رئیس آن منصوب شخص رئیس جمهور است؛ با این حال هم اکنپن اکثریت قاطع مدیران آن افراد بهجامانده از زمان میرحسین موسوی هستند!