افزایش ابتلا به آنفولانزا در ۳ هفته اخیر/ ثبت ۳۳۴ مورد ابتلا به آنفولانزا در هفته گذشته
قادری، رئیس اداره مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت:
در سه هفته اخیر شیوع بیماری آنفولانزا افزایش پیدا کرده که در هفته گذشته میزان ابتلا به این بیماری بیشتر از هفته های قبل افزایش داشته است.
در حال حاضر بیماری آنفولانزا از نوع h3n2 در گردش است و بیماران مزمن، مادران باردار، سالمندان و کودکان زیر پنج سال در معرض خطر هستند.
توصیه متخصصان این است که کودکان شش ماه تا پنج ساله، همچنین افراد بالای ۶۵ سال واکسن آنفولانزا را تزریق کنند.
#آیا_می_دانستید
آلمانی ها یک مثل دارند هرگاه شخصی بیش از اندازه لاف بزند و به قول معروف راست و دروغ را بهم ببافد و یک داستان کاملا غیر واقعی بسازد به او می گویند فلانی" درست مثل بارون مونچهازون شده "، علاقه ی آلمانی ها به این اسم چنان زیاد بوده است که حتی نام یک بیماری روانشناسی را نیز مونچهازون گذاشته اند حال ببینم این مونچهازون کیست؟!
"بارون کارل فریدریش فون مونچهاوزن" در سال 1720 در یک خانواده اشرافی در آلمان به دنیا آمد. او در جوانی به ارتش روسیه پیوست و در جنگ های میان روس ها و عثمانی ها شرکت کرد، بارون بعد از جنگ به املاک خود بازمی گردد و شروع به نقل داستان های عجیبی از تجربیاتی که خودش داشته است می کند، این داستان ها اینقدر عجیب و غیر قابل باور بودند که خیلی زود نام مونچهاوزن به عنوان یک " بارون دروغگو" در سراسر آلمان پیچید.
نکته جالب آن است که مونچهازون این قصه ها را با جدیت کامل و بسیار صادقانه بیان می کرد، گویی حقیقتاً اتفاق افتاده اند و خود او نیز شاهد آنها بوده است از جمله داستان های که او تعریف کرده می توان به سفرش به ماه و ملاقات با ساکنین ماه اشاره کرد یا سوار شدنش برروی یک گلوله توپ در میدان جنگ...اینکه این داستان ها را ذهن خلاق خود مونچهازون ساخته یا از دیگران نیز کمک گرفته است، مشخص نیست.
عجیب ترین نکته در مورد سرگذشت بارون مونچهازون این است که با وجود آنکه تمام داستان های مونچهازون ساختگی هستند و هیچ عقل سالمی آنها را باور نمی کند، اما خیلی ها در آلمان و حتی در جهان به شنیدن و خواندن آنها علاقه مند هستند. اولین نسخه از کتاب" ماجراهای شگفت انگیز بارون مونچهازون" در زمان حیات خود بارون در سال 1786 توسط "گوتفرید اوت بورگ" نوشته شد که البته کتاب با داستان های خود بارون کمی تفاوت داشت و تعدادی از داستان های فولکلور آلمانی هم به آن اضافه شده بود، از آن زمان تا همین امروز کتاب ماجراهای شگفت انگیز بارون مونچهازون بارها تصحیح و چاپ شده است و حتی به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
#یک_فنجان_تفکر
دلیل اینکه بچهها از سفرهای خودرویی طولانی متنفرند چیست؟
مترجم: علیرضا مجیدی
در هفت سالگی، یک سال ۱۴.۳۰ درصد کل زندگی شما است.
در ۷۰ سالگی فقط ۱.۴۳ درصد از زندگی شما را تشکیل میدهد.
به این ترتیب، یک سفر پنج ساعته با ماشین ممکن است برای یک فرد پنج ساله طولانیتر از یک فرد ۵۰ ساله باشد
به این دلیل که نسبت بیشتری از زندگی یک کودک پنج ساله را تشکیل میدهد.
اما توجیهات بیشتری هم دارد. با افزایش سن، درک بیشتری از فاصله و جغرافیا پیدا میکنیم.
این دانش، نشانههایی را در اختیار ما قرار میدهد تا بفهمیم چه مقدار از سفر انجام شده و چه مقدار باقی مانده است.
مثلا ما میفهمیم که تقریباً در نیمه راه هستم و این امر به ایجاد ساختار زمان برای ما کمک میکند.
اما کودکان مجبور هستند از بزرگسالان بپرسند
چه مدت از سفر باقی مانده است؟ کی می رسیم؟
عدم اطمینان کودکان در مورد اینکه چه مدت از سفر گذشته و چه مدت باقی مانده است به دلیل عدم کنترل آنها بر خود سفر بدتر میشود.
این بزرگسالان هستند که انتخاب میکنند در کدام ایستگاه خدمات توقف کنند و کدام مسیر را طی کنند.
همین سفر را به نظرشان طولانیتر می کند.
عدم قطعیت زمانی، یا احساس ندانستن زمانی که چیزی اتفاق میافتد، میتواند گذر زمان را کند کند.
انسانها ظرفیت شناختی محدودی دارند و نمیتوانند همیشه به همه چیز توجه کنند.
بنابراین، بسته به شرایط خود، آنچه را که پردازش میکنیم، اولویتبندی میکنیم.
زمانی که زمان نامشخص میشود، ما بسیار بیشتر از حد معمول به آن توجه میکنیم، و این منجر به این احساس میشود که زمان بسیار کندتر میگذرد.
در نهایت، زمان در ماشین ممکن است برای بچهها طولانی شود، زیرا آنها کاری جز خیره شدن به بیرون از پنجره ندارند.
در حالی که والدین آنها در جلو به احتمال زیاد از فرصت نشستن و تفکر لذت میبرند.
کودکان سرگرمی میخواهند و سریع حوصلهشان سر میرود.
پس والدین چه باید بکنند؟
بازی مناسب و تنقلات سالم برای کودکان خود تهیه کنید. حتی میتوانید کتاب گویای اطفال تهیه کنید و یا روی نقشه در گوشی و تبلت مقداری از سفر که پیموده شده و مقدار باقیمانده را نشان بدهید.