گوشه ای از مبارزات شهید کافی با رژیم منحوس پهلوی
شهید حجه الاسلام شیخ احمد کافی به علت یورش عمال رژیم به مردم و واقعهی ۱۹ دیماه ۵۶ در آن شهر، وی سلسله سخنرانیهای خود را در آنجا بهعنوان اعتراض قطع و از ادامهی آنها خودداری کرد. مراسم چهلم آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی را بطور مفصل و مجلل در مهدیهی تهران برگزار نمود که موجب خشم و کینهی شدید رژیم نسبت به وی شده بود.
در ۲۸ اردیبهشت ماه ۵۷ مردم سیرجان پس از سخنرانی کافی در آن شهر تظاهرات خیابان ضدحکومتی شدیدی برپا کردند و با نیروهای امنیتی و پلیس درگیر شدند.
در تیرماه ۵۷-در معیت حاج عموی خود به حج عمره مشرف و نیز به زیارت قبر منور حضرت زینب(س) در سوریه نائل آمد. در این سفر همچنین با امام موسی صدر در شهر صور لبنان ملاقات داشت.
پس از اتمام سفر حج و سوریه و ورود به تهران، به دستور و امر حضرت امام از مراسم جشن سالانهی نیمهی شعبان در مهدیهی تهران خودداری نمود؛ در ۲۹ تیر ماه ۵۷ با فشار و تهدید ساواک مجبور به مسافرت به مشهد شد.
در ۳۰ تیر ماه ۵۷- رژیم یک تصادف و سانحهی ساختگی برای قتل وی که از قبل برنامهریزی کرده بود به اجرا گذارد.
در روز جمعه ۳۰ تیر ماه ۱۳۵۷ مطابق با روز نیمه شعبان، کافی این واعظ مخلص بینظیر بر اثر این تصادف ساختگی نزدیک پاسگاه ژاندارمری چناران بین راه قوچان و مشهد در سن ۴۲ سالگی به شهادت رسید.
شادی روح بلندش الفاتحه مع الصلوات
به مناسبت سالگرد قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ شمسی
نقش انکار ناپذیر آیت الله مجاهد سید ابوالقاسم کاشانی در قیام ۳۰ تیر
تظاهرات مردم از ۲۸ تیر آغاز شد و هر روز گسترش یافت. قوام بلافاصله بیانیه شدیداللحنی علیه مخالفان منتشر ساخت. آیتالله کاشانی نیز رهبری خود را علنی تر کرد. ایشان یک روز پس از اطلاعیهی قوام، اعلامیهای خطاب به نیروهای نظامی و انتظامی صادر کردند که در قسمتی از آن آمده است"سربازان عزیز شما گرامیترین فرزندان وطن و عزیزترین افراد کشورید و این عزت شما در گروی خدمات صادقانهی شما به مملکت و ملت و دین است و هر قدر استقلال بیشتر و محکمتر باشد، قدر و ارزش شما بیشتر خواهد بود، بگذارید خدا و ملت از شما خشنود باشند؛ زیرا امروز جنگ و جدال بین دو صف حق و باطل است.
اعمال احمد قوام، که تنها برای جاهطلبی و برگشت انگلیسیها و استعمار است، نباید به دست شما انجام و شما را در مقابل خونها و حقکشیها مسئول کند"آیتالله کاشانی همچنین برای روشن کردن مواضع مردمی خود مصاحبهی مطبوعاتی داخلی و خارجی در ۲۶ تیر ترتیب داد.این مصاحبه یکی از مصاحبههای مطبوعاتی نادر در تاریخ آن زمان بود؛ایشان در این مصاحبه گفته بودند: «احمد قوام باید بداند در سرزمینی که مردم رنجدیده آن، پس از سالها رنج و تعب، شانه از زیر دیکتاتوری کشیدهاند، نباید رسماً اختناق افکار و عقاید را اعلام و مردم را به اعدام دستهجمعی تهدید نماید. من صریحاً میگویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است که در راه این جهاد اکبر، کمر همت محکم بربسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطرهی گذشته محال است و ملت مسلمان ایران هیچگاه به بیگانگان اجازه نخواهد داد که به دست مزدوران آزمایششده، استقلال آنها پایمال و نام با عظمت و پرافتخاری را که در اثر مبارزهی مقدس خود به دست آورده است، مبدل به سرشکستگی شود»اعتراض طبقات مردم گسترش یافت و ناآرامی تهران را فرا گرفت
نظامیان شاه با تانک و زرهپوش به خیابانها آمدند و در نقاط مهم پایتخت مستقر شدند. قوام به منظور ساکت کردن آیت الله، که نقش زعامت مردم را داشت، تماسهایی بی نتیجه با ایشان برقرار کرد.روز۲۹ تیر آیت الله کاشانی، نامهای به حسین علا داد که مقصر اصلی شاه است.اگر ظرف ۲۴ساعت دولت قوام برکنار نشود، به دربار حمله خواهیم کرد.صبح روز ۳۰ تیر شهر تهران یکپارچه تعطیل بود. مردم که تحت زعامت آیت الله کاشانی با شعار هایشان خواستار برگشت مصدق به نخست وزیری بودند به طرف خیابانهای مرکز شهر و میدان بهارستان حرکت کردند.شاه کاملاً تسلط بر اوضاع را از دست داده بود. شاه با ارتشش به قتل عام روی آورد.تمامی محاسبات شاه و قوام نافرجام ماند.آنها تصور میکردند از طریق نوکری لندن و واشنگتن میتوانند مردم را مرعوب سازند، ولی مردم با دست خالی به شهادت می رسیدند و خشمگین تر
مردم اجساد شهدا را به دوش میگرفتند و علیه دستگاه شعار می دادند.همان روزدرساعت۴بعدازظهر قوام استعفایش را به شاه داد.نقش آیتالله کاشانی در بسیج مردم و در قیام ۳۰ تیر محوریترین جنبهی آن حرکت اجتماعی بود[در حالیکه مصدق در طول این قیام، بدون تحرک و منتظر نتیجه ماند] حسن گرامی، درباره رهبری آیتالله کاشانی دراین قیام اینگونه عنوان میکند: آیتالله کاشانی با زحمات فراوان مردم را به خیابانها کشید
ایشان حتی برای این مهم عدهای زیادی را برای هماهنگی به شهرستان ها اعزام نمود.قیام ۳۰ تیرمقدمه بسیاری از تحولات معاصر بود.بدون شک، اگر قیام این روز نبود استکبار به راحتی حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نمی شد.قیام مردم، جهان را قانع کرد که نفت ملی حق مشروع مردم ایران است. به همین دلیل میتوان نقش آیتالله کاشانی را در ملی شدن صنعت نفت در اینجا ردیابی کرد.قیام۳۰تیر دستاوردهای زیادی را در تاریخ ایران به جا گذاشت
یکی از مهمترین آن، احیای مفهوم روحانیت حقیقی و نقش عالمان واقعی در عرصهی سیاسی واجتماعی جامعه بود.زیرا قبل تر انگلیس با منحرف کردن نهضت مشروطه و به شهادت رساندن رهبر مشروعه خواه آن(مرجع شهید، علامه شیخ فضل الله نوری) زمینه های ظهور نوکر خود یعنی رضا قلدر را فراهم کرده بود! و عالمان واقعی دین را به واسطه عواملش! در فضای سیاسی کشور به حاشیه رانده بود؛ اما حضور درخشان آیتالله کاشانی در قیام ۳۰ تیر ثابت کرد، عالم واقعی در سیاست و جامعه ایران نقشی غیر قابل انکار دارد و نمیتوان بدون توجه به قدرت و نفوذ آنان تحولات مردمی را پیش برد
گرچه متأسفانه مصدق به علت خود بزرگ بینی،گرایش به آمریکا و فاصله از آیت الله کاشانی و مردم متدین،باعث شکست قیام و روی کار آمدن مجدد شاه ونوکرانش شد!و این درسی است برای امروز ما که ضمن عبرت، مراقب نفوذ عوامل استکبار با هرلباسی باشیم
شهادت خطیب شهیر حجت الاسلام شیخ احمد کافی
30 تیر 1357
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد کافی یزدی در روز جمعه اول خرداد ماه 1315 ش برابر با اول ربیعالاول 1355 ق در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. وی پس از پایان دروس مقدمات و ادبیات عرب، به دلیل شوق و علاقه شدید به منبر، به وعظ و ارشاد مردم پرداخت. شیخ احمد کافی در حالی که بیش از پانزده سال از عمرش نمی گذشت، در شب های جمعه برای صدها نفر از زائران امام رضا(ع) با شور و حال خاصی دعای کمیل می خواند و فضایی معنوی ایجاد می کرد.
وی در شانزده سالگی برای تکمیل تحصیلات علوم اسلامی به نجف اشرف عزیمت کرد و از محضر آیت اللَّه خویی و آیت اللَّه سید اسداللَّه مدنی و... استفاده برد. از آن پس برای تبلیغ به اکثر نقاط ایران مسافرت کرد و در همه جا مورد استقبال مردم قرار گرفت. حجت الاسلام کافی سرانجام در تهران رحل اقامت افکند و به خدمات دینی و انجام وظایف مذهبی همت گماشت.
وی، واعظی متدین و خطیبی غیور و در امور دینی، جدّی و بسیار مبارز و مجاهد و در مقابل انحرافات و منکرات و برخورد با تبلیغات مسموم دشمنان دین، مقاوم و محکم بود. این خطیب بزرگ، از به میدان آمدن و مبارزه کردن با بی دینان هراسی نداشت و تقیه نمی کرد. وی در سفرهای متعددی که به مکه و مدینه داشت، بارها، سخنان مهمی ایراد کرده و از حریم ولایت آل محمد، به ویژه امام علی(ع)، در مقابل خفّاشان حقیقت گریز وهابی، دفاع نموده است.
در حالی که بردن نام حضرت امام خمینی(ره)، در دوران حکومت رژیم پهلوی جرم محسوب می شد، حجت الاسلام کافی در مجامع عمومی از حضرت امام به بزرگی و عظمت یاد می کرد. سرانجام این محبِّ اهل بیت (ع) چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سی تیرماه 1357 در 42 سالگی در سانحه ای مشکوک به شهادت رسید و به دیدار معبود شتافت
یک مرزبان قزوینی به درجه رفیع شهادت رسید
ستوانیکم "مهدی محمدینسب" مرزبان قزوینی در درگیری افراد مسلح تروریست در منطقه مرزی هنگهای پاوه و بانه به درجه رفیع شهادت نایل شد.
در این دو عملیات، یک گروهک تروریستی منهدم و مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات کشف شد.