#نقد_ها_و_چالش_ها #بخاری #ابوحنیفه
بخاری بر علیه ابوحنیفه
در طول تاریخ محدثین متعددی از علمای اهل تسنن شخصیت «ابوحنیفه» (امام مذهب حنفی) را مورد تضعیف قرار داده و عبارت تندی را بر علیه او به کار بردند. از جمله کسانی که به شدت ابوحنیفه را زیر سوال برده است، «محمد بن اسماعیل بخاری» (اهل تسنن کتاب «الجامع المسند الصحیح» او را از معتبرترین کتاب بعد از قرآن معرفی می کنند) می باشد.
بخاری اسم ابوحنیفه را در کتاب «الضعفاء» خودش که شرح حال راویان ضعیف بوده می آورد. و در ذیل آن، به کلام دو نفر از بزرگان اهل تسنن که در مذمت ابوحنیفه صحبت نمودند، اشاره می کند. بخاری می نویسد:
«سفیان ثوری گفته است: ابوحنیفه دو بار از کفر توبه داده شد... و هنگامی که خبر مرگ ابوحنیفه به سفیان ثوری رسید، سجده کرد و گفت: خدا را شکر از اینکه ابوحنیفه مرد، او داشت اسلام را تکه تکه میکرد. و ثوری گفت: مولودی در اسلام مانند ابوحنیفه به این بدی و شری متولد نشده است... و محمد بن مسلمة [در باره ابوحنیفه] گفته است: ابوحنیفه دجالی از دجال ها است».
(نسخه مربوط به کتابخانه سلیمانیه – عراق، تاریخ کتابت: ۷۳۱ق)
جالب اینجاست آنقدر تحمل تضعیف بخاری برای عده ای از اهل تسنن دشوار بود، که در یکی از نسخ خطی این کتاب تمامی مطالب مربوط به ابوحنیفه را کاملا با جوهر سیاه نمودند تا چیزی از آن مشخص نباشد.
همیشه این جمله را با خودت تکرار کن:
---> من مستحق آرامشم <---
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛
منوط به ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ!
و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛
ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ!
ﻣﺎ ﺁینه ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ،
ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ...
ﻣﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ،
ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ،
ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ...
ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕـﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ!
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕـﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ...
ﻭ ﺍﯾﻦ یعنى رسیدن به آرامشى بى انتها...
لحظایتان سرشار از انرژی مثبتِ کائنات...
از احتضار تا عالم قبر
حدیث پیامبر با حضرت عزرائیل در معراج
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: شبی که مرا برای معراج بردند، ملکی را دیدم که که به چپ و راست توجهی نداشت و فقط متوجه کار خودش بود. از جبرئیل پرسیدم: او کیست؟ گفت: ملک الموت است و مشغول قبض روح است.
خواستم با او صحبتی کنم. نزدش رفتم و از او پرسیدم: آیا همه انسان ها را تو قبض روح می کنی؟ گفت: بله. چون ملائک زیردست او نیز به دستور او قبض روح می کنند. گفتم: همه جا حاضری؟ گفت: بله. همه عالم دنیا نزد من مثل سکه ای است در دست کسی که هر طرف بخواهد آن را می گرداند و آن را می بیند. (کنایه از احاطه او به همه عالم.) بعد گفت: هیچ خانه ای در زمین نیست، مگر این که من روزی پنج مرتبه داخل آن خانه می شود و سرکشی می کنم. وقتی یکی از آنها را قبض کردم، بقیه گریه می کنند. به آنها می گویم: بر او گریه نکیند، که من یکی پس از دیگری به سراغ شما می آیم تا جایی که کسی از شما باقی نمی ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وقتی گریه و بی تابی می کنند، ملک الموت به آنها می گوید: بر چه کسی گریه می کنید و فریاد می کشید؟» به خدا سوگند، عمر او به پایان رسیده بود و تمام روزی اش از دنیا را دریافت کرده بود. پروردگارش او را فراخواند و او دعوت حق را اجابت کرد.
اگر می خواهید بر خود گریه کنید که چنین روزی را شما هم در پیش دارید. من باز هم مکرر در میانتان می آیم و هیچ کدام شما باقی نخواهد ماند.
[عباس زاده موکب وهیئت خدام الحسین( ع )]
سلام عشق قدیمی؛ سلام ضامنِ آهو
سلام یار دلم، با مرام! ضامن آهو
بر این دو پایِ شکسته، بر این تنِ خسته
نگاه با کرَمت مستدام ، ضامن آهو
به دست پنجره فولاد خود مرا بسپار
به زائرت برسان التیام ، ضامن آهو
خدا کند که دوباره مرا بیندازی
کنار بابِ جوادت به دام ، ضامن آهو
چراغ خانهٔ قبرم تویی امام رضا
شوَد به شوق تو عمرم تمام ، ضامن آهو
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
#چهارشنبههای_امام_رضایی