روایتِ روزنامه زن از انتشار تا توقیف؛

روایتِ روزنامه زن از انتشار تا توقیف؛

فائزه هاشمی: توقیف زن به خاطر کارکردن در حوزه زنان بود، نه انتشار پیام فرح دیبا

"گفتند روزنامه دختر آقای هاشمی رفسنجانی رییس مجمع را که ببندیم تا بقیه روزنامه‌ها درس عبرت بگیرند"

فائزه هاشمی مدیرمسئول روزنامه توقیف شده زن در سال 1378:

من باور داشتم که بیشتر مشکلات ما زنان، مردان هستند. مردان به زنان ظلم می کنند و حقوقشان را زیر پا می‌گذارند. مردها زنان را از جنس فانتزی و شهروند درجه دو می‌دانند. بنابراین تلاش کردم روزنامه‌ای راه بیندازم که مردان هم آن را بخوانند. برای همین به موضوعات سیاسی و اجتماعی هم پرداختم.

من در ابتدا با ایشان مشورت نکردم. تقاضای مجوز کردم ولی به من مجوز ندادند. شکایت نزد بابا بردم که چرا به من مجوز نمی‌دهند، نگو خود بابا گفته بود مجوز ندهند.

بابا نکته مهم دیگری را هم همیشه به من تذکر می‌داد و آن نوع تنظیم خبر بود. می‌گفت این خبر را باید طوری تنظیم کنی که حساسیت ایجاد نشود اما حرف خودت را هم زده باشی.

آقای مسعود بهنود هم مشاور من در روزنامه زن بود. ایشان مدتها قبل از انتشار زن، کلاس‌های آموزشی برای تحریریه گذاشت و اصول روزنامه نگاری را به آنها آموخت.

اولین دادگاه ما در بهمن ماه سال ۱۳۷۸ بود. یکی از شاکیان آقای محسنی اژه‌ای رییس فعلی قوه قضاییه و دیگری سردار محمدرضا نقدی بود. آقای اژه ای شکایتش را پس گرفت اما نقدی نه.

در جریان کتک خوردن آقایان مهاجرانی و عبدالله نوری در نماز جمعه، ما خبری منتشر کردیم که در همین جایی که این ها کتک می‌خوردند آقای نقدی با عینک دودی و لباس شخصی دیده شده است.

[انتشار پیام نوروزی فرح دیبا]، بهانه‌ای بود برای بسته شدن روزنامه زن. همان موقع نشریه‌ای که خانم رفعت بیات منتشر می‌کرد متن کامل پیام فرح دیبا را در دوصفحه کامل منتشر کرد و کسی حتی به او تذکر هم نداد. حتی یالثارات هم بخشی از پیام فرح را منتشر کرد ولی کسی برخوردی با آن نکرد.

من ذاتا تند هستم و قابل کنترل نیستم. اعتقاد دارم که باید حقیقت را بگویم حتی اگر گزنده باشد.

"ریزعلی" متروی تهران چه کرد؟

"ریزعلی" متروی تهران چه کرد؟

این روزها «وحید ایزدی» در شرکت مترو به «ریزعلی خواجوی» معروف شده است، مردی که هفته قبل با ورود به حریم ریلی و هشدار دستی به راهبر قطار، اجازه برخورد قطار سوم را نداد.

وحید ایزدی می‌گوید:

«در روز حادثه برای آخرین بار قبل از تحویل پست، در اطراف حریم ریلی خط ۵ گشت‌زنی کردم.

خط اصلی برای قطار تندرو باز بود و باید قطار کندرو می‌ایستاد تا قطار دیگر عبور کند.

با کمال تعجب دیدم که راهبر قطار کندرو وارد ریل شد و این ورود سبب شد که راهبر قطار تندرو برای اینکه از شدت برخورد بکاهد ترمز شدیدی گرفت اما نهایتا لوکوموتیوش از ریل خارج شد.

در همان حین قطاری دیگر از سمت صادقیه به سمت کرج در حال حرکت بود که برای عدم برخورد قطار سوم، به میانه ریل رفتم و با فریاد و تکان دادن دست‌هایم راهبر را متوجه کردم که متوقف شود.

خدا به ما رحم کرد؛ چراکه قطارهای خط ۵ صدای کمی دارند و اگر متوجه آمدن قطار سوم نمی‌شدم‌، این سانحه عمیق‌تر می‌شد.

با توجه به اینکه بخشی از قطار از ریل خارج شده بود، برخورد قطار سوم با آنها قطعا باعث چپ کردن و حتی حریق قطارها می‌شد.»

در اولین روز دی ماه سالجاری قطار کندرو با قطار تندرو در خط ۵ متروی تهران در ایستگاه چیتگر برخورد می‌کند که موجب مصدومیت ۲۲ نفر می‌شود./ایسنا

طبقه متوسط و جامعه بحران زده ایران (۳) نسبت طبقه متوسط با توسعه چیست؟

طبقه متوسط و جامعه بحران زده ایران (۳)

نسبت طبقه متوسط با توسعه چیست؟

سجاد بهزادی

از متن:

جایگاه امروز طبقه متوسط در توسعه ایران اما بسیار ضعیف قلمداد می شود؛ زیرا که این طبقه در نابسامان ترین وضعیت خود قرار دارد.اگر خواهان توسعه و پیشرفت در کشور هستیم باید نسبت توسعه و طبقه متوسط را در جامعه و لایه های قدرت را باز تعریف کنیم.

بر این اساس اگر می خواهیم جامعه توسعه یافته ای داشته باشیم، راهی نیست جزء اینکه تسلیم عقلانیت وعلم برای حل مسائل باشیم و بپذیریم که:

یکم: طبقه متوسط جامعه ایران می بایست تقویت شود و این طبقه اجازه و امکان دستیابی به حاکمیت سیاسی را نیز داشته باشد. آنچه امروز شاهد آن هستیم دقیقا بر خلاف آن است.

دوم: نباید رابطه با غرب و دگرگونی سنت ها را یک ضعف در رویکرد طبقه متوسط ایران دانست ونباید از تجدیدنظر در برخی سنت ها و اعتقادات واهمه داشت.

سوم: باید پذیرفت که تنها این قشر می تواند عامل پایداری برای نوسازی و دگرگونی های اجتماعی، سیاسی وحتی اقتصادی جامعه ایران باشد.این طبقه را نجات دهیم و اجازه دهیم اصلاحات ساختاری با همین طبقه انجام شود.

چهارم: توسعه اقتصادی و نوسازی اجتماعی، بدون طبقه متوسط خیالی باطل است. عبور از بحران های کنونی بدون توجه به مشارکت طبقه متوسط امری غیرممکن است.

پنجم: جامعه ایران هر روز وارد مرحله پیچیده تری از حیات خود می شود. بحران هایی که امروز کشور در آن دست وپا می زند، امر توسعه را سالها به تاخیر انداخته است.شما نمی توانید با شعار "دولت قوی"، قوی ترین ابزار توسعه(طبقه متوسط) را از میدان بیرون کنید و سودای خدمت به جامعه داشته باشید.

کشته شدن یک سرهنگ پلیس به دست داعش در عراق/

کشته شدن یک سرهنگ پلیس به دست داعش در عراق/

مقامات عراقی از  ربوده شدن و قتل یک سرهنگ پلیس به دست داعش در استان دیالی واقع در شرق عراق، وی خبر دادند.

یک منبع امنیتی عراق به خبرگزاری فرانسه گفت که سرهنگ یاسر الجورانی به همراه دو تن از دوستانش در حالی که در تاریخ ۱۳ دسامبر در حال ماهیگیری در منطقه دریاچه حمرین استان دیالی (شرق عراق) بود، به قتل رسید و سرش بریده شد./ایسنا