#چت‌شعر با موضوع شرایط عجیب وام ازدواج

#چت‌شعر با موضوع شرایط عجیب وام ازدواج

گروه خدماتی باج و باجه!

جوان:

سلام ای نازنین مسئول باجه

جمیعاً ما غلامیم و تو خواجه

یدونه خواسته دارم من از تو

اونم واریز وام ازدواجه

مسئول باجه:

چی‌چی می‌خوای تو با این چاپلوسی؟

زمینی هستی یا اهل ونوسی؟!

مدارک رو بیار و بعد باید

بمونی توی نوبت تا بپوسی!!!

جوان:

نده اینطور قلبم رو تو آزار

گرفتارم گرفتارم گرفتار

ببین آماده چیدم توی پوشه

کپی‌هایی که دیشب گفت اخبار

مسئول باجه:

پسر از خوش‌خیالی دست بردار

یه عمره خاک خوردیم ما تو این کار

با این پوشه اگر دنبال وامی

بگیر اون وامو از مسئول اخبار!

کپی‌های سجل از هفت جدّت

کپی کارت سن و وزن و قدّت!

فقط بی‌لاک و بی‌خط‌خوردگی‌ها

وگرنه می‌کنم یکباره ردّت!

سه تا ضامن، دوتا هم چک‌دهنده

باید شخصاً بیاری پیش بنده

گواهی سلامت مستند به

اکوی قلب و ام‌آرآی دنده!!

یک استشهاد از اهل محله

یه عکس سی‌تی از ابعاد کله

دویست و بیست فرم ثبت‌نامی

اینا رو وقتی کامل کردی حله!

جوان:

ژن خوب:

سلام ای باجه‌دار اهل انصاف

منم پ_میم داماد الف_کاف

سفارش کرده وام بنده را تا

نگردد وقت من در نوبت اتلاف!

مسئول باجه:

سلام من به تو آقای پ_میم

هم‌اکنون می کنم این وام تقدیم

بدون ضامن، این هشتاد میلیارد

بیا حالا دوتا سلفی بگیریم!!!

جوان:

ژن خوب:

مهدی امام‌رضایی

وطنز | بهترین شعرهای طنز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.