چرا توبه در این دو حال پذیرفتن نمی‌شود؟

چرا توبه در این دو حال پذیرفتن نمی‌شود؟

استاد شهید مطهری: ترک گناه آنوقت توبه و تصمیم و اختیار محسوب می‌گردد که آدمی خودِ گناه را نقد و حاضر ببیند و کیفر گناه را نسیه و غایب بداند و آنگاه به ملاحظه کیفر آینده و یا به خاطر اجر و ثواب آینده و یا به ملاحظه احساس زشتی و پلیدی که در خودِ گناه می‌کند، از ارتکاب آن گناه منصرف گردد.

توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد؛ و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفرِ نقد و حاضر نباشد البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می‏‌پذیرد.

توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی‌شود: یکی در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می‌گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.

موقف دوم که توبه پذیرفته نمی‌شود جهان آخرت است. همین که آدمی بدان جهان رفت دیگر توبه و پشیمانی سودی ندارد؛ نه تنها بدان جهت که در آنجا آدمی کیفر را حاضر و مشهود می‌بیند، بلکه بدان جهت که در آنجا دیگر عمل و تغییر تصمیم و حرکت و تکامل معنا ندارد.

حکمت‌ها و اندرزها، ج۱، ص۷۳ -۷۴

چه زنانی با حضرت فاطمه محشور می شوند؟

چه زنانی با حضرت فاطمه محشور می شوند؟

حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: سه طایفه از زنان امت من عذاب و فشار قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت فاطمه  محشور مى شوند.

طایفه اول : زنى که با فقر و تنگدستى شوهر خود بسازد و توقع بیجا از او نداشته باشد.

طایفه دوم : زنى که با تندى و بداخلاقى شوهر خود صبر کند و بردبارى خود را از دست ندهد.

طایفه سوم : زنى که براى رضاى خدا مهریه خود را به شوهر ببخشد.

مواعظ العددیه ، ص۷۵

از دنیا آنچه داری، مالکش باش نه مملوکش.

از دنیا آنچه داری، مالکش باش نه مملوکش.

عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی

مالک دنیا باشید نه مملوک آن. بعد از موت، خداوند انسان را مالک آسمان و زمین میکند. انسان قبل از موت مملوک است.

مالک صاحب ‌اختیار است و اختیار خودش و ملکش دست خودش است و با ملکش هر کار که بخواهد، میکند. امّا مملوک اختیارش دست مالک است. مالک دنیا با مملوک دنیا خیلی فرق دارد.

از دنیا آنچه داری، مالکش باش نه مملوکش. تنها مملوک خدا و اولیائش باش که آنها هم به تو عزّت میبخشند. مگذار دنیا به عزّت و اختیارت لطمه بزند و تو را در خدمت خود در آورد. (در حدیث قدسی آمده است که خدا میفرماید: خَلَقتُ الاَشیاءَ کُلَّها ِلاَجلِکَ وَ خَلَقتُکَ ِلاَجلی: همهی چیزها را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم آفریدم.) مملوک دنیا بودن، دین مستقلی است و انسان را از طاعت و عبادت و بندگی خدا باز میدارد.

مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب

جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند!

جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند!

آیا ما حاضریم به‌خاطر اقتصاد مقاومتی یا فرزندآوری، زندگی‌مان را تغییر دهیم؟

دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ج۱)

گاهی دین از ما می‌خواهد به اقتضای نیاز روز، وضع عادی زندگی‌مان را تغییر دهیم. ریشۀ ماجرای فاطمیه صرفاً مربوط به دو سه نفر نبود؛ مشکل اصلی این بود که مردم مدینه در صحنۀ «ابتلا» پای کار نیامدند! چون حاضر نبودند روال عادی خود را تغییر بدهند.

آیا ما حاضریم به خاطر مسئله مهم فرزندآوری، فرم زندگی عادی خود را تغییر بدهیم؟ کمااینکه رسول‌خدا(ص) بعد از بعثت، و بعد از هجرت، وضع زندگی عادیِ مردم را تغییر داد.

آیا ما برای اقتصاد مقاومتی، کار و زندگی عادی خودمان را تغییر دادیم و برای رونق تولید، سراغ ایجاد تعاونی و تولیدی رفتیم؟ آیا ما هیئتی‌ها و مسجدی‌ها و بسیجی‌ها، از کار کارمندی دست کشیدیم و سراغ فعالیت‌های مولّد رفتیم؟ آیا سرمایه‌های خودمان را در این عرصه آورده‌ایم؟

علیرضا پناهیان

 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی - ۱۴۰۰.۰۹.۲۵

جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند!

جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند!

آیا ما حاضریم به‌خاطر اقتصاد مقاومتی یا فرزندآوری، زندگی‌مان را تغییر دهیم؟

دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ج۱)

گاهی دین از ما می‌خواهد به اقتضای نیاز روز، وضع عادی زندگی‌مان را تغییر دهیم. ریشۀ ماجرای فاطمیه صرفاً مربوط به دو سه نفر نبود؛ مشکل اصلی این بود که مردم مدینه در صحنۀ «ابتلا» پای کار نیامدند! چون حاضر نبودند روال عادی خود را تغییر بدهند.

آیا ما حاضریم به خاطر مسئله مهم فرزندآوری، فرم زندگی عادی خود را تغییر بدهیم؟ کمااینکه رسول‌خدا(ص) بعد از بعثت، و بعد از هجرت، وضع زندگی عادیِ مردم را تغییر داد.

آیا ما برای اقتصاد مقاومتی، کار و زندگی عادی خودمان را تغییر دادیم و برای رونق تولید، سراغ ایجاد تعاونی و تولیدی رفتیم؟ آیا ما هیئتی‌ها و مسجدی‌ها و بسیجی‌ها، از کار کارمندی دست کشیدیم و سراغ فعالیت‌های مولّد رفتیم؟ آیا سرمایه‌های خودمان را در این عرصه آورده‌ایم؟

علیرضا پناهیان

 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی - ۱۴۰۰.۰۹.۲۵