دختر جوانی بر اثر سانحه ای زیبایی خود را از دست داد.

دختر جوانی بر اثر سانحه ای زیبایی خود را از دست داد. چند ماه بعد ناباورانه نامزدش هم کور شد. موعد عروسی فرا رسید؛ مردم می گفتند: چه خوب ! عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج؛ زن از دنیا رفت؛ مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را باز کرد. چون او هیچوقت نابینا نبود........ مرد بودن سخت هست......... ولی......... میشه مرد بود..!!"""

از اسب که بیوفتی...  اسیر سرزنش خاک خواهی شد.!

 این قانون، آدمهاست..  به دور آتشی میرقصند که تو در آن

میسوزی...!

 " روزگار بدیست"درست وقتی در آتش میسوزی...همه به بهانه آب آوردن میروند...!.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.