سحرم داده و آمار به بالین آمد

سحرم داده و آمار به بالین آمد

گفت بر فرق سرت خاک نه، سرگین آمد

مژدگانی بده ای غربتی آنتالیا

ارزش ملک تو در ترکیه پایین آمد

مهدی پیرهادی و حافظ

هر سوییتی که در آن کشور ویران ستدیم

«آب حسرت شد و در چشم گهر بار بماند»

امین شفیعی و حافظ

کام‌بخشی ترکان، ملک در عوض دارد

سعی کن که از آنها ملک خویش بستانی

صامره حبیبی و حافظ

«عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی»

خانه ترکیه‌ام داد ضرر پشت ضرر

محمود حسنی مقدس و حافظ

«الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها»

که او ویلا خرید اول ولی افتاد مشکل‌ها

زهرا محبی و حافظ

سعدی این منزل ویران چه کنی؟ جای تو نیست

برو از خانهٔ «خسران» به در و نان مطلب

محمدعلی جعفری ندوشن و سعدی و حافظ

سود ما در ترکیه دیگر نمی‌آید به دست

خانه‌ای دیگر بباید ساخت جای بهتری

صامره حبیبی و حافظ

«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»

ترکیه رفته‌ام و خانه خریدم ز چه رو؟

محمدرضا هادی‌زاده و حافظ

«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»

تو نبین خانه خرابی وسط ترکیه‌ام

سارا رمضانی و حافظ

اگر آن شهر ترکیه به دست آرد دل من را

به دلالان او بخشم تمام پول و مسکن را

مهدی حمّامی و حافظ

ترسم نرسی به خانه، ای ملک‌پرست

«این ره که تو می‌روی به ترکستان است»

صامره حبیبی و سعدی

ببین که خانه‌ی ترکی خریدنش ضرر است

نشیمن تو نه این کنج محنت‌آباد است

محمد عظامی و حافظ

خانه‌ام پول مرا سوخت! چرا؟ چون قبلش

خانه عقل مرا عشق به ترکیه بسوخت

مهدی احمدلو و حافظ

آن ترک پری‌چهره که دوش از بر ما رفت

فهمید که دارایی من در ضرر افتاد

محمد عظامی و حافظ

مرا در کشور ترکان چه امن عیش چون هردم

سرایم می‌شود دود و زیادت می‌کند دردم

علی‌اکبر مدرس‌زاده با دوتا حافظ

وطنز | بهترین شعرهای طنز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.