امام زمان (عج) چه زمانی ظهور می کند؟
سخنران دفتر آیت الله فاضل لنکرانی گفت: ما باید برای ظهور مهدی موعود زمینه سازی کنیم و جامعه را لایق پذیرش امامت و حکومت جهانی آن حضرت نماییم.
به گزارش شفقنا، حجت الاسلام امرالله گیوی نهاوندی در مراسم عزاداری شهادت امام حسن عسکری (ع) در دفتر آیت الله فاضل لنکرانی، به بیان ویژگی ها و فضائل امام حسن عسکری(ع) و نحوه آمادگی برای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) پرداخت و گفت: سالروز شهادت و یا ولادت هر کدام از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) فرصت مناسبی است تا پای سخنان حکمت آموز و هدایت کننده آن حضرات معصومین بنشینیم و مسیر زندگی و سعادت خود را از مکتب آنان پیدا کنیم.
ادامه دارد
به امامتان جفا نکنید!
#روایت
سدیر صیرفی نقل میکند:
خدمت جعفربنمحمد(علیهالسلام) بودم.
امام سوال کردند: ای سدیر، آیا هرروز قبر حسینبنعلی را زیارت میکنی؟
عرض کردم: خیر.
حضرت فرمود: چه قدر شما جفاکارید! در هر جمعه زیارت میکنید؟
گفتم: خیر...
حضرت پرسیدند: در هر ماه چهطور؟
جواب من باز هم همان بود؛ خیر آقای من.
امام فرمود: در هر سال چه؟ در هر سال زیارت میکنید؟
عرض کردم: بله. گاهی زیارت میکنیم.
حضرت صادق فرمودند: چهقدر به حسین(علیهالسلام) جفا میکنید! آیا نمیدانی که خداوند دو میلیون فرشته ژولیدهموی و خاکآلود دارد که به طور مداوم بر حسینبنعلی گریه میکنند و قبر او را زیارت میکنند و خسته نمیشوند؟
ای سَدیر، چرا خود را مقیّد نمیسازی که هر جمعه پنج بار و هر روز یک بار قبر او را زیارت کنی؟
عرض کردم: بین ما و قبر او فرسخها فاصله است!
فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان بلند کن و سپس رو کن به سوی قبر حسین(علیهالسلام) و بگو:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».
با این کار برایت ثواب یک حج و یک عمره نوشته میشود.
#به_تو_از_دور_سلام
برگرفته از باب۹۶ کاملالزیارات
رضا حبیب پور
به بهانه تولد سردار ملی،
میخواهم شما را به تاریخ 28مهر 1245 در روستای سردار کندی ورزقان ببرم..
گریه های نوزادی که خنده را بر لبان حاج حسن قراچه داغی (حاج حسن بزاز) نشانده است.
همه فکر میکنند سومین پسر حاج حسن بزاز،
بالاخره در کنار پدر قد میکشد و در کار بزازی هم میتواند حرف ها برای گفتن داشته باشد..
اما چه کسی میداند که قرار است ستار، جان خود را فدا کرده و چون امام سومش راه مبارزه با ظلم و ستم را در پیش بگیرد..!
نوجوانی زرنگ و باهوش که در کنار پدر و در کار بزازی، روزها میگذارند و قد میکشید و چون برادرانش اسماعیل و غفار،
شجاع و جسور بود و چون آنان،
علاقه ها به تیراندازی و اسب سواری داشت،
اما اعدام اسماعیل برادر بزرگتر وی در حکومت وقت، باعث شد تا
داغ برادر، بذر کینه را روز به روز در دل
ستار به رشد وا بدارد..
طولی نکشید که
این امر باعث شد وی با خانواده به تبریز مهاجرت نموده و ساکن محله امیرخیزی شوند..
نشست و برخواست با لوطیان در مرام شیخیه،
او را زبانزد خاص و عام کرد،
دادوستد و دلالی اسب، با وساطت معتمدین در بازار را که پیشه خود کرده بود،
او را از مرام لوطی گری اش و دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان آن زمان،
باز نداشت..
و سر انجام بعد از مبارزه با اتسبدادها،
در غربت و در دفاع از خاک و کیان خود در پارک اتابک تهران، به همراه همراهان خود محاصره گردیدند هرچند باقرخان توانسته بود از آن معرکه جان سالم به در ببرد اما گلوله ای که از پای ستار خورده بود او را زمین گیر کرد و بعد از دو سال مبارزه با غم غربت و جراحت بجای مانده ناشی از آن گلوله و عفونت های حاصله،
در سال 1293 و در سن 48سالگی،
اوج کمال را به سربلندی پیمود و به دیار معشوق شتافت،
که از وی سه فرزند بنام های یدالله، سلطان، و معصومه به یادگار ماند.
اما از نظر من، بزرگترین یادگار وی خاطره
آن جمله معروف خاک میخوریم اما خاک نمیدهیم می تواند باشد،
که تا قیامت در قلب ها چون ستاره ای
خواهد درخشید...
روحش شاد و یادش جاودان..
شفای دختربچه فلج در حرم امام رضا/ اثبات شفایافتگی منوط به تأیید کمیسیون شفایافتگان حرم مطهر رضوی است
گفته میشود همزمان با شب اربعین دختر بچهای که فلج بوده در حرم امام رضا(ع) مورد عنایت واقع شده و شفا گرفته است
فرازینیا عضو کمیسیون شفایافتگان حرم مطهر رضوی #در_گفتگو_با_اخبارمشهد درباره ویدیوی منتشر شده در درباره فرد شفا یافته در حرم رضوی:
اثبات شفایافتگی منوط به تأیید کمیسیون شفایافتگان حرم مطهر رضوی است.
در موارد ادعای شفایافتگی، مدارک پزشکی بیمار ملاحظه و تحقیقات میدانی در این خصوص توسط کمیسیون انجام میگیرد تا مورد تأیید واقع شود.
این کمیسیون متشکل از ۲ پزشک متخصص و روحانی معتمد تولیت آستان قدس رضوی به علاوه قاضی معتمد و سه نفر از خدام حرم مطهر رضوی است و اعلام نظر آنها بیش از یک ماه زمان میبرد.
حس و حالتون درباره این عکسها چیه؟
شاید ما بچههای دیروز و بچههای پریروز آخرین نسلی بودیم که خانواده و در کنار خانواده بودن بیشترین ارزش و حرمت رو داشت.
چند دهه پیش خیلی از ماها همینطور بودیم-شبها کنار هم بودیم شاید تلویزیون نبود،کامپیوتر،ماهواره و تبلت نبود اما یه دل خوش بود که دنیا دنیا ارزش داشت.
زیر نور چراغ نفتی زیر کرسی درس خوندن و بعدش با سایه و نور بازی کردن مزهای داشت که خیلی از بازیهای امروزی ندارن.
هر خانواده برای خودش کودکستان کوچولویی بود،اتاق خصوصی برای خود بچهها وجود نداشت یاکم بود.
بچهها اگه کودکستان نمیرفتن کنار مادر بزرگ میشدن و مادرا با بغل کردن بچههاشون مهر خودشونو به دلشون را میدادن
پسرها معمولا بعد سربازی برمیگشتن و یواش یواش براشون آستین بالا میزدن،سن ازدواج کم بود.
توقعات کم بود،اکثر بچهها حاضر نبودن که فشاری روپدر بیاد که خدایی ناکرده شرمنده بشه.با همون لباس قدیمی مدرسه میرفتن یالباس بچههای بزرگتر رو تن میکردن.
مراسم و مقدمات عروسی ساده بود چند سکه یا مقداری پول بعنوان مهر،حلقه ازدواج و ...
با رشد فضای مجازی خانوادهها از هم دور شدن نظر شما چیه