پندانه زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه می‌کشید، در آن رنج بسیار می‌دید و حرصی تمام می‌زد.

پندانه

زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه می‌کشید، در آن رنج بسیار می‌دید و حرصی تمام می‌زد.

زنبور به مور گفت: ای مور! این چه رنج است که بر خود نهاده‌ای و این چه بار است که اختیار کرده‌ای؟ بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است تا من از آن نخورم به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم. این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و روی پاره‌ای گوشت نشست. قصاب کارد در دست داشت و بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد.

مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید. زنبور گفت: مرا به کجا می‌بری؟ مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد.

به منظور جلوگیری از ورود مسافرین از راه های فرعی به استان گیلان؛

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1_p2li.jpg

به منظور جلوگیری از ورود مسافرین از راه های فرعی به استان گیلان؛

ورودی روستای داماش به همت اهالی و نیروهای بومی بر روی مسافران بسته شد

افتخار ما همراهی شماست

نشریه الکترونیکی درفک خبر

بداهه آیینی شاعران راه‌راه تقدیم به حضرت علی اکبر علیه السلام

بداهه آیینی شاعران راه‌راه

تقدیم به حضرت علی اکبر علیه السلام

علی شمشیر می بندد، اشداء علی الکفار

ملک از عرش می‌آید برای سجده دیگر بار

محمد در علی تکرار و حیدر در علی ظاهر

تمام کینه‌ها از این ظهورست و از این تکرار

مشو پاپیچ او دنیا! طلاقت داده چون حیدر

هوای عاشقی دارد، بیا و دست از او بردار

رها سازید ای اهل حرم دامان و دستش را

که عاشق شوق دارد جان سپارد در ره دلدار

برای رفتن میدان پدر تعویذ می‌خواند

که بار دیگر این رفتن بیانجامد به یک دیدار

چو باید داد در بزم تقرب بهترین‌ها را

برو اکبر نمی‌خواهم کنی جان پدر اصرار

خدایا شاهدی او بیشتر از هرکسی باشد

شبیه مصطفی در صورت و در سیرت و گفتار

علی را می‌فرستد سمت میدان یا پیمبر را

قلم بنویس با خون، شرح این هنگامه‌ی غمبار

برای آخرین بار است، می‌بینم تو را، قدری

به پیش چشم خیس من، علی جانم قدم بردار

به میدان می‌رود اکبر چنان عباس می‌غرد

به لشگر می‌کند حمله به دشمن می‌دهد هشدار

رجز خوانَد:«علی بن حسین بن علی هستم

که با نامش فتاده لرزه بر جان و تن اشرار»

چنان مردانه می‌جنگید و از دشمن تلف می‌کرد

که گویا حیدری دیگر نمایان شد در این‌ پیکار

دَرَک را پر نمود او از حرامی‌های بدکردار

ز بس جانانه جنگید او شبیه حیدر کرار

یکی را سر، یکی را پر، یکی را پای تا سر زد

به زیر آورد از بالا، به حول و قوه‌ی دادار

سپاهی پرخروش اما از این اعجاز در وحشت

علی دل را به دریا زد، شکاف نیل شد تکرار

هوا ابری شد و رعدی زد و بارید بارانِ

هزاران نیزه و شمشیر و تیر دشمن غدار

لبانش خشک بود اما زبانش خشک‌تر از لب

در آن گرمای سوزان و در آن هنگامه‌ی پیکار

قدم‌هایش شد آهسته، نگاهش حالتی خسته

چنان صیدی به دام افتاد بین گرگ‌های هار

هزاران دست بالا رفت و بر جسمش فرود آمد

بگیرد انتقام خون او را از چه کس، مختار؟

علی اکبر، سنان، نیزه، جبین، سنگ و سر و دشنه

شبیه مادر و سیلی و پهلو، آتش و مسمار...

پدر آمد به بالین پسر آن شبه پیغمبر

به پایان می‌رسید آن لحظه، ای کاش این جهانِ خوار

تواتر یافت، مانند حدیثی روشن از جدّش

نخواهد شد حروف اربا اربای علی، انکار

هزاران تکه شد خورشیدِ پیشاهنگِ اقمارش

چه داغی مانده بر سینه که بی‌سر می‌شود سردار

گذارد روی بر رو‌ی جوانش این‌چنین گوید:

علی بعد تو لعنت باد بر دنیای بی‌مقدار

چه کردی با پدر، جانا که بی تو از نفس افتاد

تو جان دادی کنار او، پدر جان داده صدها بار

پدر آمد که برگرداند او را تا دم خیمه

پسر بس اربا اربا بود، گره افتاد در این کار

به هرجا بنگرد روی تو را بیند در این صحرا

شعاع دشت پر گشته ز جسمت دور او انگار

جوانان بنی هاشم به یاریّ حسین آیید

که این تسبیحِ از نخ وا شده جمعش شده دشوار

بخوانید ای جوانان بنی هاشم غزل از غم

نمانده مصرع از بیتی، نمانده واژه در اشعار

بداهه سرایان:

سیدمحمد صفایی، فهیمه انوری

سوده سلامت، محمدعلی جعفری

محدثه مطهری، محمود حسنی مقدس

محمد عظامی، محمد باقر منصور سمائی

محمدرضا هادی زاده، علی‌اکبر مدرس

مرضیه نجفی، مهنا صادقی

مرضیه قاسمعلی، رضا حسین‌پور

ابراهیم صفایی، فریبا رئیسی

محمدعلی کمالی مقدم، محمد صبوریان

بانو محسن‌پور، ابوالقاسم سیفی

سجاد فرخ‌نژاد، طاهره ابراهیم نژاد

وطنز | بهترین شعرهای طنز

چرا به امام حسین-علیه السلام- ثار الله می گویند؟

https://s4.uupload.ir/files/%DA%86%D8%B1%D8%A7_%D8%A8%D9%87_e3iq.jpg

چرا به امام حسین-علیه السلام-

ثار الله می گویند؟

1«ثار» به معنای خون است و کلمه #الله به معنای دین خدا است. و اِلّا خداوند که با مخلوقاتش کاملا متفاوت است و خون ندارد.

خاصیت خون در بدن انسان ها، به این است که:

 با «#حرکت_خود» باعث گرم بودن و در نهایت زنده ماندن بدن انسان می شود؛

"یعنی ادامه حیات انسان"

امام حسین(ع) با قیام بصیرانه و حرکت فوق العاده اثر گذاری که برای زنده نگهداشتن #دین_اسلام که در آن زمان به خاطر حُکّام فاسق(معاویه و یزید و مَروان و...) به یک تار مو بند بود، انجام دادند،

باعث احیاء دین اسلام از نابودی و جاری شدن #خون تازه ای در رگ های اسلام شدند.

در متن زیارت عاشورا می خوانیم که« السلام علیک یا ثار الله وابن ثاره»

یعنی: سلام بر تو ای خون خدا و ای فرزند خون خدا؛

و این به این معناست که #امام_علی(ع) هم عامل بسیار مهمی برای زنده نگهداشتن کیان اسلام از خطراتِ آسیب هایِ حزب شیطان(لعنة الله علیهم اجمعین) و درنهایت هدایت بسیاری از انسان هاست.

2 معنای دیگری نیز برای این لقب از

#سید_الشهدا(ع) بیان کرده اند:

#ثار_الله به معنای کسی است که خداوند خون خواه اوست،چون امام‌حسین(ع)خود و اهل و خانواده و یارانش را برای زنده نگهداشتن یاد خدا و راه مستقیم الهی فدا کردند.

#یا_ثار_الله

صابرین

( زنگ سلامت ) خواص زیتون و روغن زیتون

https://s4.uupload.ir/files/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B5_%D8%B2%DB%8C%D8%AA%D9%88%D9%86_v6yp.jpg

خواص زیتون و روغن زیتون

خارج کردن بادها و التهاب ها از بدن

سلامت قلب و دستگاه گردش خون

بهبود کبد چرب و چربی خون

کمک به هضم غذا

بهبود عملکرد مغز و اعصاب