عزاداری در صحرا
سنت سفارششده «عزاداری حسینی در صحرا» با حضور شماری از مردم در بیابانهای جنوب سمنان، با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شد.
#روایت_کربلا | زینب کبری فرمود: خدایا این قربانی را از ما قبول کن!
رهبر معظم انقلاب:
زینب کبری اون وقتی بدن پارهپاره شدهی برادر را در آن قبلهگاه عشق و محبت و فداکاری و مجاهدت، بر روی زمین افتاده دید، دستها را زیر بدن برد و سر را به طرف آسمان بلند کرد و فریاد زد: «بارالها! این قربانی را از ما قبول کن».
او میدانست بر اثر خون شهیدان، قدرتهای طاغوتی بسیاری سرنگون شد. قدرت طاغوتی بنیامیه و قدرتهای بسیاری از بنیعباس، با تکان شدید این طوفان بنیانافکن ستم، بکلی نابود و ویران شد.
حکومتهای بسیاری در سرزمینهای اسلامی پدید آمد و اسلام ماند و تشیّع به عنوان رگهی پرتپش و هیجانآفرین اسلام باقی ماند. ۱۳۵۹/۱/۱۰
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#رهبر_انقلاب
#عاشورا
#مانده_تا_اربعین
۴۰ روز تا اربعین ۱۴۰۰
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:
هر کس شب عاشورا کنار قبر حسین(علیهالسلام) بیتوته کند، خداوند را در روز قیامت در حالی که آغشته به خون میباشد، زیارت میکند؛ گویی که در میدان کربلا همراه با امام حسین(علیهالسلام) شهید شده است.
وسائل الشیعه/ ج۱۴/ ص۴۷۷
وقایع ساعت به ساعت ظهر "عاشورا"
2عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب ب خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت درجنگی تمام عیارکه منجر بهلاکت وزخم برداشتن تعدادی ازمتخاصمین شد ب محاصره دشمن درامددو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند ک از اسب بر زمین افتاد. پس حضرت اباعبدلله الحسین سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساندن. دشمن کمی به عقب رفت. امام برای دومین بار گریه کردن و فرمودن «اکنون دیگر پشتم شکست»*
حدود ساعت ۱۵؛
*امام ب طرف خیمهها برگشتن تا خداحافظی بکنن. همچنین پیراهنشان را پاره پاره کردن و پوشیدن تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاشان نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره خود علی اصغر را ب میدان بردن تا او را سیراب کنند ک به تیر حرمله شهید شد.*
*امام رو ب آسمان کردن و فرمودن: «خدایا اگر نصرتت را از ما دریغ کردی، این را در مقابل چیزی قرار بده ک برای ما بهتر است»*
*امام ب میدان رفتن اما کمتر کسی حاضر ب مقابله با ایشان میشد.* *بعضی تیربی هدف میانداختند و بعضی از دور نیزه بی هدف پرتاب میکردند. شمر و ده نفر ب مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام بر پیکر مبارکشان جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد.*
*نوشته اند امام در آستانه شهادت بودن اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی ب نام عبدالله بن حسن دوید و ب طرف مقتل امام آمد. آن نانجیبان او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر»*
۱۶:۰۶ (اذان عصر)؛
*وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری ب نقل از وقایع نگار لشکر عمر سعد چنین است:*
*«حمید بن مسلم گوید: پیش از آنکه حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد» سپس میگوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما منتظر چیستید؟! مادرهایتان به عزایتان بنشینند بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله کرد و نیزه در بدن امام فرو برد»*
وقایع ساعت به ساعت ظهر "عاشورا"
3
حدود ساعت ۱۷؛
*بعد از شهادت امام عدهای لباسها وزره آن حضرت را ک بسیار نفیس بودند ب غارت کردند ک نوشته اند تمام این افراد بعدها ب مرضهای لاعلاج دچار شدند.*
*سپس غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانشان آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد.*
*یکی از شیعیان بصره ب اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.*
*نزدیک غروب آفتاباست و سرامام را جدا میکنند و ب خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد حرامزاده ببرد. بعد ب دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوان هایشان هم درهم شکست*
۱۸:۴۹ (اذان مغرب)
*کشتگان لشگر کوفه را جمع میکنند، داستان روز غم انگیز "عاشورا" اینطور تمام میشود: در حالی ک عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده ک «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا ک من بهترین مردمان را کشتهام»*
زمانها گذشته ولی همچنان این گفته امام حسین درگوش تمام آزادگان جهان زنگ میخورد ک اگر دیندارنیستید آزاده وجوانمرد باشید...،
*اقتباسی ازوقایع نگارلشکرعمرسعد ثبت درتاریخ طبری کتاب گاهشماری احمدبیرشک*
فرهنگیان