یا حسین (ع)
کم کم سیاهی
علمت دیده می شود
آثار خیمه های
غمت دیده می شود
افتاده سینہ ام
به تپشهای انتظار
از روی تلِّ دل
حرمت دیده میشود
فرا رسیدن ایام سوگواری
سالار شهیدان
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
تسلیت باد
#همسران
اگر به شوهرتون شک دارید، اعتراضتون رو این جوری بگید، نه اون جوری!
همانطور که قسمت قبل گفتیم گاهی زن بجای شکایت ازحس منفی خودش دست به انتقاد ازهمه رفتارهای همسرش میزنه وجوابی که دریافت میکنه،گارد دفاعی ولجبازی شوهرشه
نکته اول،مردهادوست ندارن کنترل بشن چون فضای رابطه واسشون خفقان آور میشه ونکته دوم؛بهتره وقتی خواستهای دارین،جملهتون روبا«من» شروع کنید چون جملهای که با«من» شروع میشه دیگه معنای کنترلگری نداره.
مثال
زن:(من)مدتیه میخوام درموردموضوعی باهات حرف بزنم
مرد:چیزی شده؟
زن:(من)چندوقته واسه رابطهمون نگرانم،وقتی یواشکی گوشیت روچک میکنی یارمزهای سخت روی گوشیت میذاری حس میکنم میخوای(من) رواز زندگی خصوصیت بیرون کنی،احساس بیارزشی میکنم البته نمیگم بهت شک دارم نه،فقط میخوام بدونم چیزی شده وما ازهم دورشدیم یاهمه چی خوبه؟
به این ترتیب راه روبرای مذاکره باز میکنید وزمینه شروع یک صحبت دوطرفه روبخوبی مهیا میکنید.یک مهارت مهم درطرح خواستههامون،شناخت تفاوت بین شکایت وانتقاده؛مادرشکایت فقط بدنبال تغییر یک رفتار هستیم امادرانتقاد،تمام شخصیت طرف مقابل رو زیر سؤال میبریم. / تبیان
دارد محرم تو ز ره میرسد حسین
بایک نگاه، اسم مرا هم زهیر کن
من حر روسیاه توأم، یابن فاطمه
دستم بگیر و عاقبتم را بخیر کن
#شهیدی_که_اهلبیت_براش_یههفته_عزادار_بودن
یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...
همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه میگفت اینا واسه پول میرن تا اینکه خبر شهادت شهید محسن حججی خبرساز شد. شبی که خبر شهادت #شهید_حججی رو آوردن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد #شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم...
#نقد_ها_و_چالش_ها #عایشه #عزاداری
بررسی عزاداری عایشه (۱)
بر اساس منابع اهل تسنن یکی از کارهایی را که عایشه در عزای پیامبر اکرم انجام داده است، لطمه و سینه زنی می باشد. در روایتی معتبر عایشه نقل می کند:
«وقتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفتند ، سر ایشان بر دامن من بود که از سفاهت و کم سنی من این بود که سر ایشان را روی بالشتی گذاشتم. بلند شدم و به همراه زنان به سر و صورت و سینه خود می زدم».
در این پست به نظر «شش نفر» از بزرگان اهل تسنن و وهابیت اشاره خواهیم نمود، که این حدیث را معتبر دانسته و حکم به صحت این روایت نمودند.
و ان شاء الله در روز های آینده به پاسخ اشکالات دلالی و متنی که توسط وهابیت و اهل تسنن گرفته شده است، می پردازیم.
[In reply to مشکات هدایت]
1 مجدی فتحی سید (محقق کتاب صحیح السیرة النبویة):
«إسناده صحیح»
(صحیح السیرة النبویة، ص۴۸۰)
2 حسین سلیم أسد[محقق کتاب مسند ابی یعلی]:
«إسناده حسن»
(مسند أبی یعلی الموصلی، ج۸، ص۶۳)
3 ألبانی:
«قلت: و إسناده حسن»
(إرواء الغلیل، ج۷، ص۸۶)
4محمد بن طاهر البرزنجی[محقق کتاب تاریخ الطبری]:
«فإسناده حسن»
(صحیح تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۸۶)
5 حمزة أحمد الزین [محقق کتاب مسند احمد بن حنبل]:
«إسناده صحیح»
(المسند لإمام احمد بن محمد بن حنبل، ج۱۸، ص۱۹۹)
6 شعیب الارنووط [محقق کتاب مسند احمد بن حنبل]:
«إسناده حسن»
(مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴۳، ص۳۶۸)
ادامه دارد...
مشکات هدایت