«شرح و تحلیل خطبه امام حسین(ع) در منا» قسمت ششم: مردمان در درد، غافلان در رقص!- استاد سروش محلاتی
فراز ششم: لَقَدْ خَشِیتُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نَقِمَهٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ…
سخن در فراز ششم خطبه امام حسین(ع) در نقد و بررسی عملکرد عالمان دین در برابر نابسامانیهای اجتماعی است. موضوع این بخش از سخنان حضرت، این است که علماء توقع و انتظار آن را دارند که در پیشگاه الهی از قرب و منزلت برخوردار باشند ولی حضرت آنها را نسبت به چنین خیال خامی تخطئه میکنند و میفرمایند رویه و رفتار شما نهتنها تناسبی با بهشت الهی ندارد بلکه این رفتار متناسب با عذاب الهی است و بترسید که عذاب الهی گریبان شما را بگیرد: حضرت فرمودند: «لَقَدْ خَشِیتُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نَقِمَهٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ» من نگران آن هستم که نقمتی از نقمتهای الهی و عذابی الهی بهسراغ شما بیاید.
اهمیت وظیفه اجتماعی نخبگان
اگر فرض کنیم که مخاطبان این سخن شخصاً افراد فاسدی نیستند، آنوقت با این سؤال مواجه میشویم که چرا امام حسین(ع) به کسانی که عالم و دانشمندند و در میان مردم نام نیک دارند و به خیرخواهی شناخته میشوند، وعدهی جهنم میدهند و آیندهی خطرناکی را برای آنها پیشبینی میکنند؟ پاسخ این است که این عالمان و دانشمندان هرچند از نظر فردی، انسانهای خوبی بودند اما بهلحاظ اجتماعی، تکالیف و وظایف خود را بهدرستی عمل نکردهاند و این تضاد بین رفتار شخصی و رفتار عمومی باعث هلاکت آنها میشود.
در این فراز ششم، حضرت عملکرد آنها را از نظر اجتماعی مورد بررسی قرار میدهند تا معلوم شود با چه معیارها و شاخصهایی دربارهی رفتار دیگران (بهخصوص علماء و نخبگان) میتوان داوری کرد؟ ما معمولاً براساس معیارهای فردی دربارهی افراد نظر میدهیم. وقتی میگوییم شخصی خوب است، یعنی به وظایف شخصی خود عمل میکند. وظیفه شخص، نماز، روزه، حج، خمس، زکات و… است، به این واجبات الهی مقید است پس انسان خوب و مؤمنی است. اما این داوری، یک داوری یکجانبه و ناقص است. نمیگوییم باطل ولی ناقص است چون برای داوری دربارهی افراد باید به جنبهی دیگری هم توجه کرد و آن این است که آیا این انسان فرهیخته، وظایف خود در قبال دیگران را هم بهدرستی انجام میدهد؟
اعتراض امام حسین(ع) در این سخنرانی به علماء و دانشمندان، بهلحاظ زندگی شخصی آنها نیست که مثلا شما اهتمام به نماز یا روزه ندارید یا مواظب زبان یا چشم خود نیستید. این مقولات در کلام امام حسین(ع) مطرح نشده است. اینها داوریهایی در قلمرو دینداری شخصی است. آنچه که حضرت مطرح میکنند، این است که عالم دین مسئولیت اجتماعی هم دارد، آیا به اقتضاء این مسئولیت عمل میکند؟
اقتضائات این مسئولیت اجتماعی برای علماء دین چیست و چه توقع و انتظاری از عالمان دین در قبال مردم وجود دارد؟ برخی فکر میکنند توقع و انتظار از عالم دین، این است که به خدمات اجتماعی اقدام کند. البته خدمات اجتماعی برای هر انسانی، یک فضیلت و ارزش است و اگر عالم دین هم به آن اقدام کند، کار ارزشمندی انجام داده است. اینکه بزرگواری مثل مرحوم آیت الله فیروزآبادی نماینده مجلس در دوران مشروطه باشد و آنچه را که بهعنوان حقالوکاله از حکومت گرفته بود، خودش استفاده نکند و جمع کند و با آن حقوق دوران نمایندگی، یک بیمارستان بسازد که بشود بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری، کار بسیار ارزشمند، زیبا و ماندگاری است ولی از عالم دین بهعنوان «عالم دین»، توقعات و انتظارات دیگری میرود. چون این خدمات مثل ساخت بیمارستان، مسجد، حسینیه، عمران و آبادانی برای مردم، از تکالیف عمومی مردم است که البته علماء هم در حد توان باید با آنها همراهی و مشارکت داشته باشند. اما آن وظیفهی اختصاصی و ویژهای که برعهدهی دانشمندان و نخبگان قرار دارد، امر دیگری است و امام حسین(ع) آن تکلیف ویژه را مطرح میکنند.
آن تکلیف ویژه این است که عالمان دین در برابر نابسامانیهایی که وجود دارد (بهخصوص آنجایی که پای تضییع حقوق مردم در میان است) چگونه عمل میکنند؟ امام حسین(ع) وقتی میخواهند عالمان دین را مورد ارزیابی قرار دهند و آسیبشناسی نسبت به این طبقه داشته باشد، براساس این معیار قضاوت میکند که در مواجهه با درد مردم چه موضعی در میان عالمان دین وجود دارد و آیا همانگونه که برای درد خود فریاد برمیآورد، برای درد مردم هم فریاد برمیآورد؟ حضرت این ملاک را مطرح فرمودهاند و ما عالم دین را با این شاخص میشناسیم./شفقنا