رشت، شهری زنده و استوار
پایگاه تحلیلی خبری صبح رشت
محمد باقری کارشناس ورزشی و فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت:
یکی از لازمه های مدیریت شهری حفظ شور و نشاط اجتماعی در محیط شهر است.
نشاط ، سرور ، شادابی و زنده نگاهداشتن محیط برای شهروندان
در گرو همسویی ، انتخاب صحیح
گزینه های موثر برای شادمانی عموم و ایجاد ارتباط بین همه شاخص های لازم در راستای نیل به فهم و درک همگانی و مدیران برای دستیابی به این مهم است.
مجموعه شهرداری رشت
میبایست با توجه به جمعیت فعلی و میزان تقریبی رشد در هر دهه با توجه موقعیت جغرافیایی و آب و هوای دلنشین منطقه که انرا جزء مناطق سرسبز کشور ساخته سرانه ای متناسب را برای رسیدن به این خواسته جهت رشد و توسعه در همه ابعاد همچون سایر شهرهای مشابه در جهان به خود اختصاص دهد که این مهم محقق نمیگردد مگر با بهره گیری از جوانان متخصص و استیفاد دانش و تجربیات خوب گذشتگان بومی و تجارب موفق شهرهای مشابه در نقاط دیکر جهان که در فوق بدان اشاره نمودم.
مع الاسف سرانه فضای سبز با توجه به جمعیت و ضروریات فوق الاشعار در ادوار گذشته مغفول مانده است.
اجرای طرحهایی با محوریت رفاه و تفرج همشهریان و هموطنان از برنامههای اصلی شهرداری است که علاوه بر استیلای اهداف معنونه میتواند جزو منابع درآمدزا برای شهر و استان نیز باشد.
لذا گسترش شهربازی،پارکها، باغ پرندگان، بوستانهای منطقهای و محلهای و سالنهای ورزش برای عموم ،برگزاری جشنواره های و موسیقی های خیابانی سنتی و محلی،تئاتر خیابانی، زیباسازی شهری از برنامه هایی است که باید مدنظر و اجرا قرار گیرد.
خلقت زن
رهی معیری » منظومهها
کیم من دردمندی ناتوانی
اسیری خسته ای افسرده جانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چون من حسرت کشی نیست
بسوز سینه من آتشی نیست
الهی در کمند زن نیفتی
وگر افتی بروز من نیفتی
میان بر بسته چون خونخواره دشمن
دل آزاری به آزار دل من
دلم از خوی او دمساز درد است
زن بد خو بلای جان مرد است
زنان چون آتشند از تندخویی
زن و آتش ز یک جنسند گویی
نه تنها نامراد آن دل شکن باد
که نفرین خدا بر هر چه زن باد
نباشد در مقام حیله و فن
کم از نا پارسا زن پارسا زن
زنان در مکر و حیلت گونه گونند
زیانند و فریبند و فسونند
چو زن یار کسان شد مار زو به
چو تر دامن بود گل، خار از او به
حذر کن ز آن بت نسرین برودوش
که هر دم با خسی گردد هم آغوش
منه در محفل عشرت چراغی
کزو پروانه ای گیرد سراغی
میفشان دانه در راه تذروی
که ماوا گیرد از سروی به سروی
وفاداری مجوی از زن که بیجاست
کزین بر بط نخیزد نغمه راست
درون کعبه شوق دیر دارد
سری با تو سری با غیر دارد
جهان داور چو گیتی را بنا کرد
پی ایجاد زن اندیشهها کرد
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از لاله و گل رنگ و بو را
ز دریا عمق و از خورشید گرمی
ز آهن سختی از گلبرگ نرمی
تکاپو از نسیم و مویه از جوی
ز شاخ تر گراییدن به هر سوی
ز امواج خروشان تندخویی
ز روز و شب دورنگی ودورویی
صفا از صبح و شور انگیزی از می
شکر افشانی و شیرینی از ن ی
ز طبع زهره شادی آفرینی
ز پروین شیوه بالا نشینی
ز آتش گرمی و دم سردی از آب
خیال انگیزی از شبهای مهتاب
گرانسنگی ز لعل کوهساری
سبکروحی ز مرغان بهاری
فریب مار و دوراندیشی از مور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
ز جادوی فلک تزویر و نیرنگ
تکبر از پلنگ آهنین چنگ
ز گرگ تیز دندان کینه جویی
ز طوطی حرف نا سنجیده گویی
ز باد هرزه پو نا استواری
ز دور آسمان نا پایداری
جهانی را به هم آمیخت ایزد
همه در قالب زن ریخت ایزد
ندارد در جهان همتای دیگر
به دنیا در بود دنیای دیگر
ز طبع زن به غیر از شر چه خواهی؟
وزین موجود افسونگر چه خواهی؟
اگر زن نو گل باغ جهان است
چرا چون خار سرتا پا زبان است؟
چه بودی گر سراپا گوش بودی
چو گل با صد زبان خاموش بودی
چنین خواندم زمانی درکتابی
ز گفتار حکیم نکته یابی
دو نوبت مرد عشرت ساز گردد
در دولت به رویش باز گردد
یکی آن شب که با گوهر فشانی
رباید مهر از گنجی که دانی
دگر روزی که گنجور هوس کیش
به خاک اندر نهد گنجینه خویش
[خانه ناهید]
در بانک نشست و ایـــن هوا وام گرفت
سرمایه گذاریاش سرانجام گرفت
شد مبدا اعتراض هر معترضی
آن قصر که بانک مرکزی نام گرفت
#مشت_و_مال_وطنزی
#بانیان_وضع_موجود
#همتی
رضا حسینپور
وطنز | بهترین شعرهای طنز
در دل غم اقتصاد ایران دارد
برنامهی بسیار درخشان دارد
روزی اگر اقتصاد را کرده فلج
امروز ولی خیال درمان دارد
#مشت_و_مال_وطنزی
#بانیان_وضع_موجود
#همتی
طاهره ابراهیم نژاد
وطنز بهترین شعرهای طنز
vatanz_ir
در چاه که برق رفته، یک نور خوش است!
دزدیدن پول از کف یک کور خوش است!
با فاصله دم ز اعتراضات بزن
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
#مشت_و_مال_وطنزی
#بانیان_وضع_موجود
#همتی
رضا حسینپور
وطنز | بهترین شعرهای طنز