#داستان_زیبا
بابا داشت روزنامه میخوند
بچه گفت:
بابا بیا بازی
بابا که حوصله بازی نداشت؛
یه قسمت از روزنامه که نقشه ی دنیا بود
رو تیکه تیکه کرد و گفت :
فرض کن این پازله...! درستش کن!
چند دقیقه بعد، بچه پازل رو درستش کرد
باباش باتعجب پرسید:
توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی،
چطور درستش کردی؟!
بچه گفت:
آدمای پشت روزنامه رو درست کردم …
دنیا خودش درست شد
#آری
همه آدمای دنیا که درست بشن؛
دنیا هم درست میشه
با داستانک و نکات ناب، بدرخشید...