ابلیس و نوحنبی
وقتی که نوح نبی علیه السلام قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید، ابلیس نزد او آمد و گفت:
تو حقی برگردن من داری که من می خواهم آن را تلافی کنم!!!
حضرت نوح در تعجب کرد و گفت:
بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم ، چه حقی؟ ابلیس ملعون گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم ، من تا مدتی راحتم ، تا زمانی که نسلی دیگر بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم
حضرت نوح نبی علیه السلام با این که حداکثر کوشش را برای هدایت قومش کرده بود، با این حال ناراحت شد و به ابلیس فرمود:
حالا چگونه می خواهی این حق را جبران کنی؟ابلیس گفت:
در سه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
1هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش!
2هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش!
3 و هنگامی که با زن بیگانه تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش!
بحارالانوار، ج۱۱، صفحات ۲۸۸ و۲۹۳
ارسالی کاربری بانامSamaneh