زیادهخواه نیستم...
جادهی شمال
یک کلبهی جنگلی
یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی
کمی هیزم، کمی آتش
مهِ جنگل
کمی تاریکیِ محض، کمی مهتاب
و بوی یار و
بوی یار و
بوی یار...