السلام علیک یا ابا صالح المهدی
دلم شکسته شد
از دستِ این و آن بی تو
چگونه پَر بکشم
تا به آسمان بی تو....؟
چقدر وعده ی فردا
چقدر جمعه ی بعد؟
ببین که بر لبم آقا
رسیده جان بی تو....
برای چشم براهت تمام ثانیه ها
چه کُند میگذرد صاحب الزمان بی تو..
ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفرج
ایها_العزیز (روزهای چشم براهی)
تصادف مرگبار در محور رودبار به رستم آباد
احدى رییس هلال احمر رودبار خبر داد:
در یک عملیات رهاسازی یک ساعت ونیمه نجاتگران پایگاه شهید آقایی هلال احمر رودبار به 4 نفر ازحادثه دیدگان تصادف شدید تریلر و پیکان در مسیر جاده قدیم رودبار-رستم آباد محدوده جوبن که یک فوتی وسه مصدوم به جا گذاشت امداد رسانی کردند
نشریه الکترونیکی درفک خبر
اشتیاق امام حسین(علیهالسلام) به حضرت قائم(عجلاللهفرجه)
اربعین_و_انتظار
امام حسین(علیهالسلام) محبوبیت و اهمیت وجود مقدس امام زمان(عج) را به گونهای برای شیعیان ترسیم میکردند که همگان مشتاق دیدار وخدمت گزاری او میگردیدند.
روزی فردی درباره امام مهدی(عج) از ایشان سؤال کرد که آیا ایشان هم اکنون متولد شده است؟ امام حسین(ع) فرمود:
نه، اگر او را مییافتم تا زنده بودم، خدمتش را میکردم.
فرهنگ سخنان امام حسین(علیهالسلام)/ ص۷۳
زمانی بوده که جمعهها گذرمان به گرمابه محل میفتاد، آن روزها حمام کردن جمعه فقط جهت نظافت سرو تن نبود، بلکه تفریح و تفرج خانوادگی هم بود و آداب و رسوم مخصوص به خود را داشت.
برای ورود به حمام عمومی میبایست مردها در قسمت رختکن یا حمام سرد بعد از در آوردن لباسها و گذاشتن داخل کمد با کول رونی (شلوارک امروزی) وارد سالن گرم میشدند
بعضی حمامها هم که دلاک داشت و بساط مشتومال داغ بود یکی کنار خزینه با تاس (کاسه بزرگ مسی) آب میریخت رو سر و تنش، اتاقکهای دوش هم که نوبتی بود و جای سرشویی با شامپو خمرهای تخممرغی و تنشویی با لیف و صابون گلنار، آن زمانها روشور یا همون ریشورک پای ثابت حمام کردن بود نه از شامپو بدن خبری بود نه لوسیون نه ژیلت، کیسه بود و سفید آب و سنگ پا و لیف.
قدیما زندگی با همه کاستیها و نارواییهایش، بسی شیرینتر و قابل تحملتر بود
*مرگ با انسان ها چه می کند؟*
*حضرت امام علی (علیه السلام)* :
((به خدا قسم جدّى است نه شوخى، حق است نه دروغ، و آن نیست مگر *مرگ* که داعى آن فریادش را به گوش رسانده، و راننده اش با سرعت همه را مى راند. پس انبوه مردمان تو را نفریبد، در حالى که مردمِ پیش ازخود را دیده اى از کسانى که ثروت جمع کردند، و از کم شدنش ترسیدند، و به خاطر آرزوى طولانى و دور شمردن *مرگ* خود را از عواقب خطرناک در امان دیدند،چگونه مرگ بر آنان وارد شد، و آنها را از وطن بیرون کرد، و از جایگاه امنشان برکنار نمود،بر تخته هاى تابوت حملشان کرد، و مردم آنان را دست به دست مى کردند،در حالى که بر دوش خود گرفته و با انگشتان نگاهشان مى داشتند.آیا ندیده اید آنان را که دچار آرزوهاى طولانى بودند، و کاخهاى محکم مى ساختند، و ثروت فراوان جمع مى کردند، چگونه خانه هایشان تبدیل به گورها شد، و اندوخته هایشان نابود گشت، و ثروتشان به وارثان رسید، و زنانشان به ازدواج مردان دیگر درآمدند، نه بر حسنات خود توانند افزود،و *نه قدرت عذرخواهى از بدیهایشان را دارند؟! آن که تقوا را با عمق دل دریافت در کار خیر سبقت گرفت*.))
نهج البلاغه- خطبه132
*حق الناس*