معرفی کتاب «او یافت مرا»
به قلم رضا عیوضی؛ بیانی طنز و همراه مزاح، از حال و هوای زائران و مسافران مسیر پیادهروی اربعین
نویسنده میگوید: «طنز نوشتن درمورد یک واقعه مذهبی عظیم -آن هم پیادهروی اربعین- واقعا یکجوری است! خیلی سخت است سفری شبیه به این را به طنز بکشی؛ درحالی که مواظبی به وادی تمسخر و هتک حرمتها نیفتی.»
«خواستم مدلی از یک زندگی پویای شادِ دارای معرفت را نشان بدهم. شادی که ناشی از شعور و فهم است، و شادی که برخاسته از توجه و بیداری است، در برابر شادیِ شکل گرفته از مستی و بی خبری، خواب و غفلت.»
برشی از متن: جای اولی که اشکم درآمد، آن جایی بود که باید منِ دانشجوی بیکار، دو میلیون تومان پول نقد جور میکردم و به عنوان وثیقه میگذاشتم در حساب محترم نظام وظیفه تا به من گذرنامه و مجوز خروج از کشور بدهند.
راستی! یعنی ممکن است کسی که قرار است از مملکت فرار کند، به خاطر این دو میلیونی که گذاشته در حساب نظام وظیفه، منصرف شود و برگردد؟ اصلاً بهتر نیست یک همچین آدمی کلاً برود و برنگردد؟ نه خداییش بهتر نیست؟
arbaeenIR