معرفی کتاب «او یافت مرا»

https://uupload.ir/files/ecj0_%D8%A7%D9%88_%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA_%D9%85%D8%B1%D8%A7.jpg

معرفی کتاب «او یافت مرا»

به قلم رضا عیوضی؛ بیانی طنز و همراه مزاح، از حال و هوای زائران و مسافران مسیر پیاده‌روی اربعین

نویسنده می‌گوید: «طنز نوشتن درمورد یک واقعه مذهبی عظیم -آن هم پیاده‌روی اربعین- واقعا یک‌جوری است! خیلی سخت است سفری شبیه به این را به طنز بکشی؛ درحالی که مواظبی به وادی تمسخر و هتک حرمت‌ها نیفتی.»

«خواستم مدلی از یک زندگی پویای شادِ دارای معرفت را نشان بدهم. شادی که ناشی از شعور و فهم است، و شادی که برخاسته از توجه و بیداری است، در برابر شادیِ شکل گرفته از مستی و بی خبری، خواب و غفلت.»

برشی از متن: جای اولی که اشکم درآمد، آن جایی بود که باید منِ دانشجوی بی‌کار، دو میلیون تومان پول نقد جور می‌کردم و به عنوان وثیقه می‌گذاشتم در حساب محترم نظام وظیفه تا به من گذرنامه و مجوز خروج از کشور بدهند.

راستی! یعنی ممکن است کسی که قرار است از مملکت فرار کند، به خاطر این دو میلیونی که گذاشته در حساب نظام وظیفه، منصرف شود و برگردد؟ اصلاً بهتر نیست یک همچین آدمی کلاً برود و برنگردد؟ نه خداییش بهتر نیست؟

arbaeenIR

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.