یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود

https://uupload.ir/files/z5wr_%DB%8C%DA%A9%DB%8C_%D8%A8%D9%88%D8%AF.jpg

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود

توی این شهرقشنگ یه روزی هیچی نبود

دیوارامون گلی بود تلفن هندلی بود

کارامون هردلی بود گازمون کپسولی بود

برقمون چراغ سیمی لامپ هامونم قدیمی

قفل درها خفتی بود یخچالامون نفتی بود

هرچی بود خوش بود دلا بیخیال مشکلا

زیلوهامون شد قالی همه چی دیجیتالی

کابل، فیبر نوری شد همه چی بلوری شد

حالا چشما وا شده اشکنه پیتزا شده

آب نباتا قند شده پیکانا سمند شده

کوره ده ها راه دارن چوپونا همراه دارن

توی این بگو بخند عصر همراه و سمند

توبگو دل خوش سیری چند!!؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.