حکایات سفارش به شترها در قافله ی اسرا

حکایات

سفارش به شترها در قافله ی اسرا

جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ جعفر ناصری می گفتند: در ایامی که آقای مجتهدی در شهر قم به سر می بردند ، معمولاً روزها همراه جناب آیت الله سید عبدالکریم کشمیری به منزل ایشان می رفتیم. یک روز که در محضر آقا بودیم و حال بسیار خوشی داشتند فرمودند: زمانی که کاروان اسیران کربلا را حرکت دادند، در راه، شتر سفید مویِ بزرگی که در بین شترها بود، پیوسته از ابتدای قافله به انتها و از انتها به ابتدای قافله می رفت و نزدیک گوش تک تکِ شترها نجوا و همهمه می کرد. حضرت زینب علیها السلام از فرزند برادرشان حضرت امام سجاد علیه السلام پرسیدند: این شتر چرا چنین می کند؟

حضرت فرمودند: عمه جان، این شتر دائم سفارش ما اهل بیت را به بقیّه ی شترها می کند و می گوید: این ها اولاد رسول الله هستند؛ این ها اهل بیت پیامبرند؛ خیلی مواظب باشید.این اسرا سفر شام در پیش رو دارند.

وقتی کلام آقا به این جا رسید، دیگر شدّت گریه به ایشان مجال ادامه ی سخن نداد و جلسه به مجلس عزا و توسّل تبدیل شد و حالِ معنوی عجیبی به وجود آمد.

#لاله_ای_از_ملکوت

#جلد_سوم

#صفحه_۳۱۷

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.