زن عاشق فضای مجازی خطاب به همسرش:

زن عاشق فضای مجازی خطاب به همسرش:

من نمی توانم مثل زنهای سنتی،بوی پیاز داغ بدهم/ فالوورهایم برایم مهم هستند

مرد به قاضی:

جناب قاضی! من پریسا را دوست دارم واقعاً قصدم گرفتن دلخوشی او نیست اما وابستگی او به فضای مجازی کاسه صبرم را لبریز کرده. او یک پنجم وقتی را که برای پیگیری دنبال کننده‌هایش می‌گذارد برای ساختن زندگی‌مان صرف نمی‌کند

زن به قاضی:

 من نمی‌توانم از دوستانم در فضای مجازی دل بکنم و مثل زن‌های خانه‌دار سنتی مدام بوی پیاز داغ بدهم و بچه‌داری کنم؛ زندگی از نگاه من این شکلی نیست./ایران

24 روز تا #اربعین یا امام سجاد(ع) چیزی تا اربعین نمانده!

http://uupload.ir/files/fmu6_24_%D8%B1%D9%88%D8%B2.jpg

24 روز تا #اربعین

یا امام سجاد(ع) چیزی تا اربعین نمانده! شما را قسم می دهیم به سرهای شهدای کربلا بخصوص سیدالشهدا(ع) و حضرت علی‏اصغر(ع) که موانع #پیاده_روی_اربعین را بردارید!

تن‏های کشتگان همه در خاک و خون نگر / #سر های سروران همه بر نیزه‌ها ببین

آن #سر که بود بر سر دوش نبی مدام / یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

ArbaeenIR

رهبر انقلاب: «آن چهره‌ی مظلوم بی صدای سربه‌زیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛

http://uupload.ir/files/wt23_%D8%A2%D9%86_%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C.jpg

رهبر انقلاب: «آن چهره‌ی مظلوم بی صدای سربه‌زیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛

چهره‌ی حقیقی امام سجاد علیه‌السّلام چهره‌ی یک مبارزِ قهرمانِ خستگی ناپذیرِ آشتی ناپذیرِ پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راه‌ها را می شناسد و انتخاب می کند و به سمت هدف‌ها این راه‌ها را می پیماید، خودش خسته نمی شود و دشمن را خسته می کند.» ۱۳۶۵/۷/۴

شبکه_خبر

irinn_channel

کرامات آقا #امام_زمان عج شفای بیماری که پسرانش شیعه بودند

کرامات آقا #امام_زمان عج

شفای بیماری که پسرانش شیعه بودند

دانشمند و محدث بزرگ ، علی بن عیسی صاحب کتاب کشف الغمه چنین نقل می کند: سید باقی بن عطوه ، برای من نقل کرد : در گذشته پدرم که در مذهب زیدی بود ، دچار بیماری سختی شد و تمام پزشکان آن زمان از درمان او عاجز شدند. بیماری او به طول انجامید. من و برادرانم که پسران او بودیم ، به مذهب شیعه دوازده امامی ، تمایل داشتیم و به همین دلیل پدرم از ما دل خوشی نداشت و مکرر می گفت : « من مذهب شما را نمی پذیرم ، مگر اینکه صاحب شما (امام زمانتان (عج) ) بیاید و مرا شفا دهد »

بر حسب اتفاق ، هنگام نماز عشاء در یکی از شب ها ، همه ی ما دور هم جمع بودیم ، که شنیدیم پدرم فریاد زد :« صاحب خود را دریابیدکه در همین لحظه از نزد من بیرون رفت »ما با شتاب از خانه بیرون رفتیم ، اما هرچه دویدیم و به اطراف نگاه کردیم ، کسی را ندیدیم. بنابراین به نزد پدر برگشتیم و از او جریان را پرسیدیم.

پدرم گفت : « شخصی نزد من آمد و فرمود : ای عطوه ! به او گفتم : تو کیستی؟ گفت : من همان صاحب پسران تو هستم ، آمده ام تا به اذن خداوند تو را شفا بدهم. » سپس دستی بر بدن من کشید و بیماری من هماندم به طور کلی برطرف شد و کاملا سلامتی خود را بازیافتم.

اَلَّلهُمـّ_عجِّل_‌لِوَلیِڪَ‌_الفَرَج

پایگاه بسیج فضای مجازی

eitaa.com/basijtv