دومین عضو شورای شهر بوشهر دستگیر شد
دادستان بوشهر:
پس از بازداشت رئیس شورای شهر بوشهر دومین عضو شورای شهر نیز بازداشت شد.
تاکنون ۱۵ نفر در راستای اتهام اختلاس در شهرداری بوشهر بازداشت شدهاند.
tn.ai/2349296
بطحایی: مدارس غیردولتی در تعارض با عدالت آموزشی هستند
وزیر سابق آموزش و پرورش:
مدارس غیردولتی در تعارض جدی با عدالت آموزشی هستند.
کیفیت نیروی آموزشی در دهه ۶۰ به مراتب از کیفیت نیروی آموزشی در دهه ۹۰ که در اواخر آن قرار داریم، بیشتر بود.
هرچه تنوع مدارس بالا رود، روند عدالت آموزشی بیشتر بهم میخورد.
اقدامی که من در دوره وزارت انجام دادم این بود که شروع به جمع کردن مدارس غیردولتی از مناطق مرفه کردم.
کیفیت آموزش را نمیتوان تغییر داد مگر کیفیت نیروی انسانی را تغییر دهیم.
TasnimNews
فوت یک کودک ۶ ساله بر اثر ضرب و شتم زن عمو
فرمانده انتظامی اشتهارد البرز: متهم عنوان کرد که از ابتدا مخالف حضور فرزندان برادر شوهرش در منزلشان بوده و بر سر این موضوع با همسرش اختلاف داشته، بنابراین در روز حادثه اقدام به خیس کردن کف زمین کرده و با وانمود به این قضیه که پسر بچه ۶ ساله اقدام به ریختن آب کرده است او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد.
کودک خردسال بر اثر شدت ضربات وارده بی هوش شده که پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. متهم پس از صدور قرار وثیقه قانونی، روانه زندان شد./ایرنا
همراه با هر سختی، آسانی است
هر وقت توی زندگی دری به روت بسته شد، درِ دیگهای به روت باز میشه. این قطعیه!! مطمئن باش!
ولی اون چیزی که باعث میشه تو درِ باز شده رو نبینی، نگاهی است که هنوز به درِ بسته شده داری!
درِ باز شده رو نگاه کن..
فإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (شرح/۵)
إنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (شرح/۶)
به یقین با هر سختی آسانی است.
مسلّماً با هر سختی آسانی است.
داستان بهلول و آب انگور
روزی یکی از دوستان بهلول گفت : ای بهلول! من اگر انگور بخورم آیا حرام است؟
بهلول گفت : نه!
پرسید : اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم آیا حرام است؟
بهلول گفت : نه!
پرسید : پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم
و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت : نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت : نه!
بهلول گفت : حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم آیا دردت می آید؟
گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت : سرم شکست!
بهلول با تعجب گفت : چرا؟ من که کاری نکردم!
این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی
اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی …