امام رضا علیه السلام برای جدشان مجلس عزا میگیرند...

امام رضا علیه السلام برای جدشان مجلس عزا میگیرند...

دعبل خزاعی نقل میکند:

در مثل چنین روزهایى (ایام محرم) در مرو خدمت مولایم على بن موسی‌الرضا (علیهما السلام) رسیدم. اندوهگین و ماتم‌زده نشسته بود و اصحابش پیرامون او بودند.

چون مرا دید که می‌آیم، فرمود: آفرین بر تو اى دعبل! مرحبا به یاور ما با دست و زبانش! آنگاه در مجلس کنار خودش برایم جا بازنمود و مرا کنار خود نشاند و فرمود:

 یا دِعْبِلُ أُحِبُ‏ أَنْ‏ تُنْشِدَنِی‏ شِعْراً فَإِنَّ هَذِهِ الْأَیَّامَ أَیَّامُ حُزْنٍ کَانَتْ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ أَیَّامُ سُرُورٍ کَانَتْ عَلَى أَعْدَائِنَا خُصُوصاً بَنِی أُمَیَّهَ

دعبل! دوست دارم برایم شعر بخوانى. این روزها روز اندوه ما اهل‌بیت است و روز شادى دشمنان ما بخصوص بنی‌امیه بوده است.

 یا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى أَوْ أَبْکَى عَلَى مُصَابِنَا وَ لَوْ وَاحِداً کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ

 اى دعبل! هر کس بر مصیبت ما بگرید یا حتى یک نفر را بگریاند، اجر او بر خداست.

 یا دِعْبِلُ مَنْ ذَرَفَتْ عَیْنَاهُ عَلَى مُصَابِنَا وَ بَکَى لِمَا أَصَابَنَا مِنْ أَعْدَائِنَا حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا فِی زُمْرَتِنَا

هر کس در مصیبت ما چشمش اشک‌بار شود و بر مصیبتى که از دشمنانمان بر ما رسیده بگرید، خداوند او را با ما محشور می‌کند.

یا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى عَلَى مُصَابِ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ الْبَتَّهَ

ای دعبل! کسی که در مصیبت جدم امام حسین بگرید، البته خداوند گناهان او را بیامرزد.

سپس حضرت برخاست و پرده‌ای در میان ما و اهل حرم زد و اهل‌بیتش را پشت پرده نشانید تا در مصیبت جد خود امام حسین علیه السلام بگریند.

آنگاه رو به من کرد و فرمود:

یا دِعْبِلُ ارْثِ الْحُسَیْنَ

اى دعبل! براى حسین مرثیه بخوان.

تو تا زنده‌ای ستایشگر و یاور مایى. پس تا می‌توانی از یارى ما کوتاهى مکن.

دعبل گوید: اشکم جارى شد و این اشعار را خواندم:

أفاطم لو خلت الحسین مجدلا و قد مات عطشاناً‌ بشط الفرات..

اى فاطمه! اگر به خیال تو می‌گذشت که روزى حسین تو کنار شط فرات، لب‌تشنه جان دهد، بر صورت خویش می‌زدی و اشک از دیدگان جارى می‌ساختی. اى فاطمه! اى دختر پیامبر نیکى! برخیز و مویه کن بر اختران آسمان‌ها که بر خاک تیره افتاده‌اند...

 ... و بکی الامام الرضا علیه السلام حین أنشد دعبل القصیدة و بکت معه النسوة و الاطفال.

 حضرت و زنان و کودکان در زمانی که دعبل قصیده را میخواند میگریستند...

بحارالانوار ج ۴۵ ص ۲۵۷

be_Sooye_Zohoor

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.