مادر نجیبا؛ آتش و آب!
دلش خونه و لبش خندون!وضع مالی چندان خوبی نداره ولی دست باز و عزت نفسی داره که تا نبینی باور نمیکنی! قلبش لبریز از کینه قاتلان عزیزانش ولی دلش سرشار ازمحبته!
زانوهاش دیگه توانی نداره ولی یک لحظه آروم و قرار هم نداره!برادران، همسر و یک پسرش رو در ماجرای سربرنیتسا درجولای ۱۹۹۵ از دست داده و فرزند کوچکترش روبا چنگ و دندون از دست صربها بیرون کشیده!اما همین فرزند و پسر دومش،هیچ کدوم در کنارش نیستند و درخارج از بوسنی زندگی میکنند.
خونهای در شهر سارایوو داره ولی ترجیح داده با وجود سن بالا به روستای محل تولدش در نزدیکی سربرنیتسا بره! خانهای در یک روستای زیبا اما جنگزده و غمگین!
میگه شبها همسر شهیدش رو خواب میبینه و هر روز صبح با فرزند شهیدش قهوه میخوره!
عکس سمت چپ: ۱۷جولای ۱۹۹۵ فرودگاه توزلا، التماسهای مادر نجیبا به سرباز سازمان ملل برای بازگرندان فرزند وشوهرش.
عکس سمت راست: ۲۲نوامبر۲۰۱۷ شادی مادر نجیبا از اعلام حکم حبس ابد برای ژنرال راتکو ملادیچ فرمانده ارتش صرب و عامل اصلی نسلکشی در سربرنیتسا
TebyanOnline