بداهه ی شاعران راه راه در وصف سلبریتی ها
شاه صاحب قَران سلبریتی
ما چو رعیت وَ خان، سلبریتی
صاحب علم غیب و دارای
حکمت جاودان سلبربتی
بسکه خاکی ست گویی افتاده
از تُک آسمان سلبریتی
هست استاد خردهفرمایش
در علوم کلان، سلبریتی
صاحب دکترای استیفا
در حقوق زنان سلبریتی
سمبل بی مثال همدردی
دایه ی مهربان سلبریتی
مثل کوه است پشت این مردم
کوه آتشفشان، سلبریتی
محض احقاق حق مظلومان
میزند سازمان، سلبریتی
بوده عمری اسیر و در سرکوب
طفلک بی زبان سلبریتی
راوی پندهای کوروش کیست؟؛
شاهد باستان، سلبریتی
آنقدَر جای بچه cat دارد
شده شکل کتان سلبریتی
همه ی عمر در پی لطف و
خدمت رایگان سلبریتی
مثلا مخلصانه می خارد
پاچه ی این و آن سلبریتی
ملت رنجدیده برخیزید
باز کرده دکان، سلبریتی
می فروشد درون پیجش، پیچ
آفتابه، کمان، سلبریتی
مزد کار نکرده اش مُشتی
پول و آپارتمان سلبریتی
بس کباب است، از غم ماها
رفته مازندران، سلبریتی
گاه هم رنگ اگر عوض کرده
نزده یاتاقان، سلبریتی
تا بلیط لس آنجلس نپرد
نرود سیستان سلبریتی
گفتم از مالیات ها چه خبر
ناگهان گفت: هان؟! سلبریتی
گفتمش بی خیال راحت باش
گفت فوری: آهان! سلبریتی
مالیات و سلبریتی؟ هیهات!
مانده در پول نان سلبریتی
هرکسی قهر کرده با تی وی
شده شب ناگهان سلبریتی
به خیالش الهه ی ناز است
توی شعر بنان سلبریتی
رفت و در جام جمع با این کار
ریخته شوکران، سلبریتی
بی تو تلویزیون شود تعطیل
جون گربه ت بمان سلبریتی
با توام، رکّ و راست، یک جمله:
«الامان، الامان، سلبریتی»
بداهه سرایان:
مهدی امام رضایی، صامره حبیبی
زهرا صفری، مینا گودرزی
زهرا فرقانی، فهیمه انوری
عالیه رجبی، زهرا آراسته نیا
محمود حسنی مقدس
فاطمه ابراهیم نژاد، زاهده شاد
احد ارسالی، میلاد سعیدی، حسین فیض
وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir