که می‌داند سلبریتی چطور آمد در این گیتی؟

که می‌داند سلبریتی چطور آمد در این گیتی؟

یه لبریتی، دو لبریتی، علی برکت سه لبریتی!

کماکان پله کان‌های ترقی را برو بالا

که روزی چارلبریتی شوی و پنج لبریتی

کجا فرزند می‌زایی؟ به زایشگاه جیبوتی

سیاست را کجا خواندی؟ به دانشگاه هاییتی

زمانی زیر این پرچم، زمانی پشت آن آدم

فقط عفریطه می روید از این افراط و تفریطی

عمل پشت عمل، رحمی به حال عاشقانت کن

زدی آتش به جان‌ها ای دماغ چوب‌کبریتی

خودت را در نخودهای تمام آش‌ها کردی

چه کردی با تمام آش‌ها ای لوبیاچیتی

چه دردی از تو درمان می‌کند ای درد بی درمان

کلاه آنتونی هاپکینزی و کفش برَد پیتی

سلبریتی زلیخا بود، مجنون بود، شیدا بود

تو انگشت چپ او هم نخواهد شد درِ پیتی

بیا و دست بردار از سر ما بی‌نوا مردم

صفای روستایی‌مان نخواهد شد صفاسیتی

تو را از ناسزاها بیش از این چیزی نمی‌گویم

سلبریتی! سلبریتی! سلبریتی! سلبریتی!

مهدی جهاندار

وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.