ابا! روپوش و لباس نمی‌خوام، ولی دیگه خونین و ‌مالین خونه نیا...

«بابا! روپوش و لباس نمی‌خوام، ولی دیگه خونین و ‌مالین خونه نیا...»

این درد دل جانسوز کارگران هپکو که مربوط به یک سال قبل است را ببینید، جای زخمی عمیق بر تنشان مانده که مدام تازه می‌شود:

چرا سر و صورت ما را خونین کردید؟ چرا ما را بی‌حرمت کردید؟ چطور می‌خواهید جواب بدهید؟ چه کسی مسئول است؟ چطوری ما به شما بفهمانیم ما گرفتاریم؟

 آقایی که گاز_اشک‌آور به صورت ما زدی! امروز بچه‌ات رفت مدرسه، خدا را شکر با لباس و لوازم‌التحریر نو رفت ولی یادت باشد دختربچه معصوم همکار من هم کنار او نشسته...

زخمی که سازمان_خصوصی‌سازی بر تن نحیفشان نهاد و دردآور آنکه نه تنها مرهمی بر این زخم‌ها گذاشته نشد بلکه دوباره با #باتوم و گاز_اشک‌آور بر زخمشان نمک پاشیدند.

FarhangianNews1

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.