سلام صبحگاهی... در محضر ارباب...

سلام صبحگاهی...

در محضر ارباب...

السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه

باید غبار صحــن تـو را توتیـا کنند

«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»

هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق

خـیل مـلائکـند رضــا یا رضــا کنند

بازار عـاشقان تو از بس شلوغ شد

ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند

«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است

حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند

هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت

او را به درد کــرب و بـلا مبتلا کنند

دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط

با یک نگاهِ گوشه ی چشمت دوا کنند

از آن حــریم قـدسی‌ات آقای مهربان!

«آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»

نـوکــر_نـوشـت:

امـام_رضـا_جـان

سائلی در به درم دارم به لب ذکر رضا

در میان روضه‌ها با اذن سلطان آمدم

گفتم آقا کربلا میخواهم از دست شما

چشم وا کردم حریم شاه عطشان آمدم

صلی الله علیڪ یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله الحسین

سلام علیکم و رحمة الله... صبحتون بخیر...

چهارشنبتون_امام_رضایی (ع)

بیاد_شهید_مدافع_حرم_سـیـد_شـمـیـم

اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

delsepordeh_arminamoozad

[Forwarded from دل سپرده ( آرمین عموزاد ) (آرمین عموزاد)]

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.