به بهانه اظهارات مدیرکل راه آهن شمال؛ کاسبی پررونق راه آهن از جوانان جویای کار گیلانی! ‼

به بهانه اظهارات مدیرکل راه آهن شمال؛ کاسبی پررونق راه آهن از جوانان جویای کار گیلانی! ‼

به گزارش خزرآنلاین، مدیرکل راه آهن شمال امروز در گفتگو با یکی از رسانه های استان با بیان اینکه آزمون استخدامی راه‌آهن استان گیلان هفتم تیر ماه برگزار خواهد شد، گفت: در این آزمون 6 هزار نفر ثبت نام کردند.

اگرچه ثبت نام 6 هزار نفر در این آزمون قابل پیش بینی بود اما نکته تاسف برانگیز قضیه آن جاست که از میان این افراد تنها 131 نفر قرار است جذب راه آهن استان شوند. به عبارت دیگر شانس هر داوطلب برای قبولی در آزمون اندکی بیش از تنها 2 درصد است! البته موفقیت در آزمون استخدامی هم به تنهایی کافی نیست و داوطلبان اشتغال می بایست پس از موفقیت در آزمون کتبی، مورد مصاحبه و معاینات طب کار هم قرار بگیرند!

نکته اصلی اما اینجاست که از هر نفر، 65 هزار تومان برای ثبت نام در این آزمون دریافت شده است که با یک حساب ساده می توان فهمید برای برگزاری این آزمون بالغ بر 390 میلیون تومان به حساب دولت واریز گردیده است.

برای برگزاری یک آزمون سراسری برنامه های زیر بیشترین حجم هزینه را دارد:

طرح سوال، چاپ و نگهداری سوالات، ارسال به استان، استخدام مراقب برای برگزاری آزمون، تصحیح سوالات و در نهایت اعلام نتایج.

اگر به ازای هر صد نفر داوطلب یک مراقب استخدام شود و به آن 400 هزار تومان داده شود هزینه هر مراقب برای یک داوطلب 4 هزار تومان است. اگر هر برگ سوال 1000 تومان چاپ و تکثیر شود و سوالات در 6 برگ باشد برای هر فرد 6000 تومان هزینه می شود. اگر برای طراحی سوالات به 10 استاد نیاز باشد و به هر یک 5 میلیون تومان داده شود، در مجموع برای طراحی کل سوالات 50 میلیون تومان هزینه شده است که با احتساب مجموع شرکت کنندگان در آزمون که 6 هزار نفر می باشند، هزینه طراحی سوال برای هر نفر 8 هزار و سیصد تومان است. برای ارسال هر سوال به استان و جمع آوری آن هم 3 هزار تومان در نظر بگیریم. 5 هزار تومان هم برای حراست از سوالات قبل از آزمون و بعد از آزمون از پاسخنامه ها. آزمون برای خود راه آهن است و برای اجاره مکان برگزاری آزمون نباید هزینه پرداخت کند اما با این حال به اضای هر نفر 5 هزار تومان!! ‼نیز در نظر می گیرم. 2 هزار تومان هم برای کیک و ساندیس در نظر می گیریم. مجموع هزینه هر نفر برای شرکت در آزمون با حساب ما 33300 تومان می شود.

فرض می گیریم ما در حساب کتابهایمان اشتباه کرده و هزینه ها را کمتر حساب کرده ایم در آن صورت با افزودن 30 درصد به هزینه ها بازهم می شود نفری 43290 تومان! ‼یعنی شرکت راه آهن گیلان بر این اساس، از هر داوطلب تقریبا 21 هزار و هفتصد تومان اضافه تر دریافت می کند که اگر ضرب در تعداد کل داوطلبان شود، این آزمون 130میلیون تومان برای شرکت راه آهن شمال درآمدزایی دارد!‼

خزرآنلاین

khazaronline

Khazaronline.com

در پیامی دیدم نوشته بود

در پیامی دیدم نوشته بود

اگر کشف حجاب دیدید به شماره ۱۱۰۱۹۷ناجا شماره پلاک ماشین یا موتور و‌حدود منطقه رو ارسال کنید   .

دوستان اطلاع دارید 

اگر زنی رو دیدیم که برای پر کردن شکم بچه هاش تا سر توی سطل اشغال فرو رفته به چه شماره ای  پیامک ارسال کنیم تا بیایید رسیدگی کنید.   

یا اطلاع دارید

اگه مختلسی رو دیدیم که پول بیت المال رو بالا میکشه به چه شماره ای پیامک ارسال کنیم.

یا اطلاع دارید

 اگر مدیری رو دیدیم که دزدی میکنه به چه شماره ای پیامک ارسال کنیم

آیا اطلاع دارید

اگر جوان تحصیلکرده ای رو دیدیم که نه کار داره نه ماشین و‌نه خانه و نا امید  به چه شماره ای پیامک ارسال کنیم که بیایید رسیدگی کنید

جمعیت رهروان امر به معروف ونهی ازمنکراستان خراسان رضوی

عکس بالا تصویر گدا نیست ...!

عکس بالا تصویر گدا نیست ...!

این مرد دکتر دیوانه پزشک متبحر لنگرودی است که بدلیل مطالعه زیاد و همدردی با مردم فقیر و غصه خوردن و همزاد پنداری با آنها متاسفانه دچار روانپریشی شده بود ...!

دکتر دیوانه پشت کاغذ سیگار نسخه مینوشت و مجانی بیماران را ویزیت میکرد ... جالب این بود که تمام داروخانه های شهر خط دکتر را میشناختند و نسخه اش را میپیچیدن و البته به بیماران به دلیل احترام به دکتر ارزانتر حساب میکردن ...!

تشخیص دکتر عبدالله بسیار خوب بوده و خیلی ها وقتی از رفتن پیش دکترهای روز نتیجه ای نمی گرفتند صبر میکردن تا او را در کوچه و خیابان بینند او مطب نداشت و مثل دوره گردها تو کوچه خیابونا میگشت ... این پزشک سالهاست فوت کرده ولی هنوز یاد و خاطره اش  در ذهن  مردم هست ...

این عکس توسط آقای آل بویه زمانی که طبق عادت در حال مطالعه کتاب قرضی از کتابفروشی  میرفطروس بوده در همانجا گرفته شده و این عکس در یکی از جشنواره های عکاسی انگلستان جایزه دوم راگرفته ...!

دکتر عبدالله اهل اطراف رودسر بوده و همه جا پیاده می رفته ولی پاتوق اصلیش لنگرود بوده است ...!

Ajibvalivaghaei

گویند ۲۰۰ نفر را سه نفر سرباز لاغر اندام به اسارت گرفته و به صف کرده و می‌بردند.

گویند ۲۰۰ نفر را سه نفر سرباز لاغر اندام به اسارت گرفته و به صف کرده و می‌بردند.

تعدادی نظاره‌گر بر این جماعت اسیر می‌خندیدند و می‌گفتند:  "ای بیچاره‌ها چگونه است این سه نفر نحیف برشما چنین چیره گشته و این چنین خوار شدید؟"

یکی جهاندیده درمیان آنان فریاد زد

که ای مردم بر ما نخندید که آن سه نفر با هم هستند و ما دویست نفر تنها ...

دهخدا

دقیقا وضعیت تاسف بار۹۶درصداز هشتادمیلیون جمعیت متفرق محکوم به سکوت وبی تفاوتی دربرابرچهاردرصدی های مرفهین بیدرد ، دلدزدان و غارت گران منابع ملت وبیت المال

ثروتمندان غرب پرست که نبض صادرات وواردات کشور دستشان است وبرمراکز تولید وتوزیع مایحتاج ملت وبازار ارز وسکه وطلا  وماشین و...مسلط وبا چراغ سبز دولتیان تاکنون هرانچه دوست داشته اند عمل و کشور رابه فساد ومردم را به فقر وفلاکت  کشانده اند وتاتوانسته اندثروت خودرا چندین برابر کرده اند و روحانیون وسپاهیان وبسیجیان وحزب الهی ها تماشاچی وباسکوت و بی تفاوتی خوددرگسترش مشکلات بادولت شریک  ومجلس وق ق هم نظارت وبرخوردی با بوجودآورندگان  رکود وتورم واحتکار وگران فروشی و... نمی کنند وبه نوعی دارند همراهی وهمکاری می نمایند با انها اگراینها مردمی وخداترس بودندوانقلابی  وبه تکالیف شرعی وقانونی خود عمل می کردند قطعا این وضع واوضاع تاسف بار مردم وکشور نبود .

لعنت الله علی القوم الظالمین والفاسقین

جمعیت رهروان امر به معروف ونهی ازمنکراستان خراسان رضوی

مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش آتش گرفت و سوخت.

مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش آتش گرفت و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانه‌اش فرو ریخت.

مرد را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و مصیبت را‌ سوال کرد.

ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت می‌دانی که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست.

شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت گذشت و خوشحالی ثانیه‌ای که بر تو وارد شده است.

شیخ گفت:

 روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت که، خدایا مادرم پیر شده است و عمر خود را کرده است، کاش می‌مرد و من مال پدرم را زودتر تصاحب می‌کردم.

زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای لحظه‌ای شاد شدی که می‌توانستی، خانه پدری‌ات را بفروشی و خانه بزرگتری بخری. تمام این بلاها به خاطر این افکار توست.

مرد گریست و سر در سجده گذاشت و گفت: خدایا من فقط فکر عاق شدن کردم، با من چنین کردی اگر عاق می‌شدم چه می‌کردی؟؟!! سر بر سجده گذاشت و توبه کرد.