واگویه و دلنوشته یک کارمند آموزش وپرورش (جمهوری اسلامی ایران)

واگویه و دلنوشته یک کارمند آموزش وپرورش (جمهوری اسلامی ایران) ازبیست وشش سال خدمت در آموزش وپرورش (جمهوری اسلامی ایران) بیست وچهارسال سرایدارمدرسه بودم سال هشتادوهشت بازنشسته شدم بعدازبازنشستگی شش سال مستاجربودم ولی بدلیل وضع بداقتصادی کشور(جمهوری اسلامی ایران) دوبار به سرایداری روی آوردم ازنمایندگان مجلس ازترک و لرو گیل و مازن بلوچ ووو تقاضا دارم درصورت امکان یک پیشنهاد ولایحه به مجلس ارائه دهید که تحویل سال هرچهارسال یکبار انجام شودمانندبازی های المپیک انجام البته آنهم بخاطر نبود امکانات ومعیشت اقتصادی مردم  کشور(جمهوری اسلامی ایران) انجام نگردد آخه این درد را به چه کسی به کجا ببرییم خوردن ماهی آنهم سالی یکبار مگه میشه مگه داریم قیمت یک دونه ماهی برابربا یارانه یک نفر البته تکراراین جمله (جمهوری اسلامی ایران) بخاطر آنست که ببینم آیا به یک نفر ازمسئولین برمیخوره یاهمه ازسیب زمین تشکیل شده اند (هرچندسگ زرد برادرشغاله) دردوران ریاست جمهوری احمدی نژاد یک کارتن تخم مرغ که ازپنج شانه تشکیل میشودبه قیمت چهارده هزار تومن الان یک شانه تخم مرغ بشه پانزده هزار تومن مگه داریم مگه میشه مسئولین از شکم سیری میگن نخورید این هم شددرمان سال شصت دو حقوقم دوهزار هفتصدوچهل تومان بود حقوق سه ماه راباهم پرداخت کرده بودند لامصب تموم نمی شد الان دریافتی بازنشستگی ام یک میلیون و هشتصدوپنجاه هزارتومان است یک میلیون بدستم ازبس که بدهکارم آنچه که بدستم میرسد به مغازه ها میدم تا پنجم ماه هم نمیمونه یک موضوع دیگه کلمه مرگ برآمریکا یعنی چه؟یعنی ما اگه بگوییم مرک برآمریکا مشکلات اقتصادی مملکت درست میشه ازقدیم بیخودنگفتند شکمی که سیرنباشه دین وایمان نداره ازبی عرضگی خودم نه دزد شدم نه معتاداقلا اسمم درچرایدنوشته میشد

خدایا مارا ازشردزدان خلاص کن

Gilas milad

جمعیت رهروان امر به معروف ونهی ازمنکراستان خراسان رضوی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.