*هفت بند از شاعران راه راه با موضوع دزفول و خرمشهر مظهر ایثار و مقاومت*
دزفول و خرمشهر ای از خاک و خون برخاسته
از آهِ تان انا الیه راجعون برخاسته
هر گوشه ای فریاد از عشق و جنون برخاسته
تا پرچمی از «حا»و«سین»و«یا»و«نون» برخاسته
گلگون شده روی شما از خون مردان بارها
ردی است بر جسم شما از پنجه ی کفتار ها
ای مظهر مردانگیَت قامت بهنام ها
ای از شهادت، نوجوانانت گرفته کام ها
با یک "جهان آرا" رساندی بر جهان پیغام ها
در آسمان ها آشنا، ای در زمین گمنام ها
بعد از گذشت سالها تلخیِ بی هم صحبتی
شد مونست آن گنبد و دیوار های خط خطی
جاری شده در رودها، خونِ سیاوش های تو
از سرخیِ این رودها خونین شده دریای تو
پیچیده در گوشِ زمان، فریادِ حق از نای تو
فرّ و شکوهِ دشمنان، مانده ست زیر پای تو
ویرانیِ تو مملکت را بی گمان آباد کرد
آری تو را از بندِ مستکبر خدا آزاد کرد
گشتند میثم های تو بر اهتزاز دارها
خونین شدی از خون پاک و سرخ این سردارها
شاهد بر این تاریخ شد، دروازه ها، دیوارها
خرّم شوی دیگر چونان، باغ و گل و گلزارها
خوناب شد دریاچه ها، از خون سرداران تو
صد حیف در آزادیت پرپر شده یاران تو
بر روی دل ها مانده داغ اینکه بودی مدتی
در دام دژخیمان بی رحم پلید پاپتی
ناموس ایرانی و دشوار است حتی ساعتی
داغ اسیری تو، بر این مردمان غیرتی
تا در امان باشی ز دستِ دست اندازان، وطن
در هر وجب از خاک تو رزمنده ای شد پاره تن
دزفول و خرمشهر را با کربلا آمیختند
خون جوانان وطن را روی صحرا ریختند
تا پرچم « جئنا لنبقیٰ » را به شهر آویختند
از غرش شیران ایران، روبَهان بگریختند
دزفول احیا گشت و خونین شهر هم آزاد شد
ایران به لطف حضرت زهرا حسین آباد شد
بر تارکت حک می کند تاریخ استحکام را
از عشق تصویری تماشایی و خونین فام را
ای دیده با چشمان خود از کربلا تا شام را
با قصد قربت سر بکش تکبیرة الاحرام را
سر می دهد سرباز تو از عشق بی شک با حسین
دزفول و خرمشهر با "انّا جنودک یا حسین"
بداهه سرایان:
مهدی پیرهادی، زهرا فرقانی
یاسر پناهی فکور
محمود حسنی مقدس
محمد محمدی، احد ارسالی
وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir